matiu

matiu

matiu
matiu

matiu

matiu

دانلود نمونه فاکتور آماده با فرمت (ورد و اکسل)

دانلود نمونه فاکتور آماده با فرمت (ورد و اکسل)

نمونه فاکتور شیکنمونه فاکتور ورودنمونه فاکتور خام اکسل رایگاندانلود رایگان نمونهفاکتور فروش به صورت فایل وردنمونه فاکتور رسمی pdfدانلود فاکتور خامفاکتور آماده اکسل

دانلود دانلود نمونه فاکتور آماده با فرمت (ورد و اکسل)

نمونه فاکتور شیک
نمونه فاکتور ورود
نمونه فاکتور خام اکسل رایگان
دانلود رایگان نمونه فاکتور فروش به صورت فایل ورد
نمونه فاکتور رسمی pdf
دانلود فاکتور خام
فاکتور آماده اکسل
دسته بندی بازاریابی و امور مالی
فرمت فایل docx
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 3

 

نمونه فاکتور شیک
نمونه فاکتور ورود
نمونه فاکتور خام اکسل رایگان
دانلود رایگان نمونه فاکتور فروش به صورت فایل ورد
نمونه فاکتور رسمی pdf
دانلود فاکتور خام
فاکتور آماده اکسل

 

دانلود نمونه فاکتور آماده با فرمت (ورد و اکسل)

 

نمونه فاکتور شیک,نمونه فاکتور ورود,نمونه فاکتور خام اکسل رایگان,دانلود رایگان نمونه,فاکتور فروش به صورت فایل ورد,نمونه فاکتور رسمی pdf,دانلود فاکتور خام,فاکتور آماده اکسل

 

دانلود دانلود نمونه فاکتور آماده با فرمت (ورد و اکسل)

شناسایی نظام اخلاقی نخبگان علمی کشور و علل تاثیرگذار بر آن و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن


آپلود عکس
آپلود عکس

شناسایی نظام اخلاقی نخبگان علمی کشور و علل تاثیرگذار بر آن و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن

هدف از این پایان نامه وضعیت اخلاق ورزی و توزیع نظام ‌های اخلاقی دینی و دنیوی در میان نخبگان علمی و عوامل موثر بر آن در دانشگاه‌های دولتی تهران می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات350
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیعلوم اجتماعی

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی

شناسایی نظام اخلاقی نخبگان علمی کشور و علل تاثیرگذار بر آن و  ارائه راهکارهایی برای بهبود آن

 
 
 
 
 
 
 
چکیده:
هر جهان اجتماعی  سه لایۀ معنایی، نهادی و فردی دارد. با پیوند لایه های معنایی و فردی، طیّ فرایندهای دگرسازی، دیالکتیک بیرونی جهان اجتماعی برقرار می شود. فرد نیز سه لایۀ هویتیِ دانشی ، خواهشی   و توانشی  دارد. با پیوند نظر و عمل افراد، طیّ فرایندهای خودسازی، دیالکتیک درونی جهان اجتماعی برقرار می شود. با دیالکتیک بیرونی و درونی جهان اجتماعی، «نهادها» و «نظام‌های اخلاقی» شکل می گیرند. جهان‌های اجتماعی گوناگون بنا به هویتشان، اتّکای یکسانی بر نظم نهادی و نظم   اخلاقی ندارند. 
 
تاکنون متلائم ترین نظم اخلاقی، در جهان‌های اجتماعی دینی رخ نمود، و کارامدترین نظم نهادی به مدد علم  تجربی در جهان دنیویِ تجدد، سربرآورد. نخبگان علمی جامعۀ ما بیش از همه، از فرایندهای تربیتی علم تجربی، متأثر می شوند که انتظار می رود، آثار اخلاقی آن را بروز دهند. توزیع نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی در میان نخبگان علمی کشور، نشانگر نقش علم تجربی در بازتولید جهان‌های دینی و دنیوی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد؛ نخبگان علمی، بیشتر در میانۀ طیف نظام‌های اخلاقی قدسی ـ دنیوی قرار می گیرند و پایبندی عملی آنها به ارزش‌های اخلاقی پایین ارزیابی می-شود و متغیرهایی چون تعلّق خانوادگی و جهان شناسی دینی همراه آن در اجتماعی شدن  اولیه و تعلق صنفی ـ  تخصصی و جهان شناسی علمی همراه آن در اجتماعی شدن ثانویه، نظام-اخلاقی آنها را توضیح می دهد.
 
 
 
مفاهیم کلیدی:
اخلاق
نظام اخلاقی
جهان اجتماعی
نخبگان علمی
جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی
نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی
 
 
 
 
 
مقدمه و بیان مساله
    
     متناظر با جهان اجتماعی، انسان نیز سه سطح شناختی(دانشی)، عاطفی(خواهشی) و رفتاری(توانشی) دارد. نظام اخلاقی، مرکز ثقلِ فرد انسانی و حلقه پیوند میان نظر و عمل اوست. شکل گیری نظام اخلاقی فرد، همان فرایند مداوم خودسازی ـ تلاش برای اندوختن دانایی، زیبایی، توانایی و دارایی ـ است. خودسازی، ساماندهی عواطف و خواهش های فرد برای تبعیت رفتار از اندیشه است؛ یعنی فرد آنگونه که می اندیشد زندگی کند و زندگی-اش نیز محملی برای اندیشه ورزی صحیح او شود. بدین ترتیب با پر شدن شکاف میان دانشوری(علّامگی) و کنشگری(عمّالگی)، فرد انسانی، صاحب هویتی متعالی می شود. دانشوری انسان، پاره ای «ارزش‌ها» به او عرضه می کند که با کنش و عمل او محقق می شوند. تحقق ارزش ها متضمن تنش ها و فشارهایی بر انسان است. فرد باید خواهش هایش را به گونه ای تنظیم کند که این ارزش‌ها در اعمالش محقق شوند. متعاقب این پایبندی عملی، اندیشۀ انسان نیز برای دستیابی به ارزش‌های والاتر ارتقا می یابد. 
 
      فرد انسانی با خودسازی، نظام اخلاقی خویشتن را، در درون بنیان می نهد و با مشارکت در فرایندهای دگرسازی به شکل گیری و تداوم نهادهای اجتماعی در بیرون مدد می رساند. بدین ترتیب دیالکتیک درونی و بیرونی یک جهان اجتماعی به صورت مکمل، ظاهر می شوند. این دو به هیچ وجه قابل تقلیل به یکدیگر نیستند اگرچه به علت تأثیرات متقابلشان نوعی همسانی و تلائم، میان آنها برقرار می گردد. هر نظام اخلاقی، نهادهای اجتماعی متناسب با خود را جستجو می کند و هر مجموعۀ نهادی نیز نظام‌های اخلاقی همسوی خود را پروبال می دهد. نهادهای اجتماعی، نظام‌های اخلاقی مغایر با هویت جهان اجتماعی را کنترل می کنند و از رونق آنها جلوگیری به عمل می آورند و نظام‌های اخلاقی نیز نهادهای مغایر را تاب نیاورده و همراهی نمی کنند.
 
     تلائم و همسویی این دو بخش جهان اجتماعی و تداوم آن، مستلزم تلائم میان جهان اجتماعی و جهان عینی است. هر نظام اخلاقی در جهان فردی با انواع خاصی از نهادها در جهان اجتماعی و با جهان شناسی ها یا تصاویر خاصی از جهان عینی، تناسب و تلائم دارند. در این معنا، متناسب با جهان شناسی های دینی و دنیوی و جهان های اجتماعی دینی و دنیوی، می توان از نظام های اخلاقی دینی و دنیوی نیز یاد کرد. 
 
     تا به امروز جهان تجدد، بیشتر از جهان های اجتماعی دیگر، خود را در پهنۀ زمین بسط داده و با عبور از مرزهای محسوس و نامحسوس جهان های اجتماعی دیگر، به آسانی در دسترس همه افراد بشر قرار گرفته است. این جهان اجتماعی بیش از همه، با دو خصیصۀ هویتی «علمی» و «سکولار» شناخته می شود. این جهان، تنها یکی از جهان های اجتماعی در دسترس ما مردم ایران است که گذشتگان ما آن را نزیسته اند و تجربه نکرده اند، ولی ما آن را به ارث می بریم، پیش از ما وجود دارد و ناگزیر به آن وارد می-شویم. 
    جهان اجتماعی دیگری هست که ما به آن دسترسی داریم. جهان پایه ای که ما در آن چشم به جهان می گشاییم و اولین تصورات خود از عالم و آدم را از دالان آن به دست می آوریم. بی شک این جهان پایه، جهانی دینی است که به هیچ وجه، خود را گذشتۀ تاریخی جهان تجدد نمی پندارد که حال و آینده را به آن واگذارد. 
   امروزه این دو جهان با تمام توش و توان خود به عضوگیری مشغولند و ما مردم ایران، دسترسی های متفاوتی به این جهان های اجتماعی داریم. ایران بعد از انقلاب اسلامی، آوردگاهِ تلاقی و تعاطی این دو جهان اجتماعی است.  
 
  اگرچه استعداد اخلاق ورزی همزاد نوع بشر است، ولی در جهان های اجتماعی گوناگون، به درجات و اشکال متفاوتی، فرصت شکوفایی و بروز می یابد. دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی بنا هویت خود، اتکای یکسانی بر «نظم اخلاقی» و «نظم نهادی» ندارند. در جهان تجدد، نظم بیرونی برآمده از علوم تجربی با اخلاق همنهاد نشد و عمدتاً رونق یکی به تقلیل دیگری انجامید. انقلاب اسلامی ایران، نوید بخش جهانی است که در آن «اخلاق» و «کارآمدی» برابرنهاد یکدیگر نباشند و نظم بیرونی، کمالخواهی اخلاقی را به حاشیه نبرد. تکلیف مواجهۀ جهان های اجتماعی دینی و دنیوی را توفیق یا شکست آنها در همین پروژه تلفیق «نظم بیرونی ـ نهادی» و «نظم درونی ـ اخلاقی» تعیین خواهد کرد. 
 
    امروزه در ایران پس از انقلاب چنین وانمود می شود که جهان دنیوی تجدد، جهانی خودکفاست و جهان دینی، سپر انداخته و آخرین سنگر آن؛ یعنی اخلاق، نیز به تصرف جهان تجدد درآمده است. از سویی اخلاق دنیوی تجدد، ترویج و تبلیغ می شود و از منظر آن، ظرفیت نهادی جهان اجتماعی دینی مورد تردید قرار می-گیرد، همچنانکه این ظرفیت، از سوی دیگر با منطق نهادی جهان تجدد، انکار می شود. به عبارت دیگر، تحقق جهان اجتماعی دینی ناممکن و حتی در صورت امکان، نامطلوب نشان داده می شود. سخن از اخلاق دنیوی در میان اقشار مختلف جامعه، رواج یافته و توجه بخش هایی از نخبگان و عموم مردم به آن معطوف شده است. این پدیده، برای لایه های گوناگون جهان اجتماعی و اقشار مختلف آن دلالت ها و پیامدهای متفاوتی دارد، ولی از آنجا که متضمن استقلال اخلاق از دین است و تأثیر قابل توجهی بر سرنوشت مواجهۀ دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی دارد، وارسی آن، از مناظر مختلف، اهمیت فراوانی دارد.
   اصولاً حاصل شدن فرد و جهان اجتماعی، همان تحقق ارزش‌های دانایی، زیبایی، توانایی و دارایی  است که می توان برای آنها سه سطح حقیقی، ذهنی(آرمانی) و عینی(واقعی) ترسیم کرد.
 
   در جهان اجتماعی دینی، انسان‌ها با شناخت و اعتقاد به ارزش‌های حقیقی، آنها را به سطح آرمانی زندگی خود وارد می کنند و با عمل به آنها، این ارزش‌ها را در سطح واقعی محقق می کنند. ارزش‌ها، ورای سطوح آرمانی و واقعیِ جهان اجتماعی از هویتی حقیقی برخوردارند و همین سطحِ حقیقی، ملاک داوری، نقد و ارزیابی دو سطح دیگر است.
   در جهان اجتماعی دینی، هستی از حقیقتی یکتا و یگانه نشأت می گیرد و به آن باز می گردد. همه موجودات هویت از اویی و به سوی اویی دارند. عشق بحری آسمان بر وی کفی/ چون زلیخا در هوای یوسفی/ دور گردون ها ز موج عشق دان/ گر نبودی عشق بفسردی جهان/ ذرّه ذرّه عاشقان آن کمال/ می شتابند در علو همچون نهال/ سبَّح لِلّه هست اشتابشان/ تنقیۀ تن می کنند از بهر جان! و البته انسان در این سیر کمالی، جایگاه ویژه ای دارد.
 
  در این جهان، عالم و آدم، ظاهر و باطن یا خَلق و اَمری دارند. متناظر با سه جهان ماورایی، طبیعی و اجتماعی، انسان خود به مثابه یک جهان از سه بعد فطری، طبیعی و اجتماعی برخوردار است که اگرچه هرسه ظرفیت رشد و شکوفایی دارند، ولی در بدو تولد، ابعاد طبیعی و اجتماعی او نسبت به فطرتش، تقدم و تعین دارند. خودسازی یا شکل گیری نظام اخلاقی در انسان، همان رشد متلائم این سه، با هدف غایی شکوفایی فطری اوست. این مهم جز با تدبیر و تنظیم ابعاد طبیعی و اجتماعی در خدمت بعد فطری او رخ نمی دهد. 
 
    بدین ترتیب آدمی دو نوع خویشتنِ «تاریخی» و «حقیقی» دارد که لایه های سطحی و عمقیِ هویت او را شکل می دهند. او با تدبیر لایه های سطحی تر در خدمت لایه های عمیق تر به خودیابی(کمال) می-رسد: در زمین دیگران خانه مکن/ کار خود کن کار بیگانه مکن/ کیست بیگانه تن خاکی تو/ کز برای اوست غمناکی تو/ تا تو تن را چرب و شیرین می دهی/ گوهرجان را نیابی فربهی/ گر میان مشک، تن را جا شود/ وقت مردن گند آن پیدا شود/ مشک را بر تن مزن بر جان بمال/ مشک چبود نام پاک ذوالجلال.  
 
به کمک خودسازی، سطوحِ شناختی، عاطفی و رفتاری فرد، یگانه شده و به خودیابی می  انجامد. عمل و نظرِ فرد پیوند می خورند و با هم کمال می یابند. عمل به تکالیفی که نظر پیش می کشد، به فضیلت-هایی می انجامد که خود، کمالِ نظر را در پی دارد. از یک سو، عمل به خوبی ها، آسانتر می شود و از سوی دیگر، نظر، فرصت می-یابد به حقایق برتری دسترسی پیدا کند: حقیقت سرائی است آراسته/ هوا و هوس گرد برخاسته/ نبینی که هرجا که برخاست گرد/ نبیند نظر گرچه بیناست مرد/ تو را تا دهان باشد از حرص باز/ نیاید به گوش دل از غیب راز! 
درجهان اجتماعی دنیوی سطح حقیقی ارزش‌ها از منظرها ناپدید می-شود و آنها صرفاً دو سطح آرمانی و واقعی دارند. انسان‌ها خود، ارزش‌ها را در همین دو سطح آرمانی و واقعی، تولید و بازتولید می کنند و خارج از این دو سطح، هیچگونه هویتی ندارند. 
 
     علّامه طباطبایی در گونه شناسی خود از نظام‌های اخلاقی سه-گانۀ قرآنی، دینی و فلسفی، مدعی می شوند که فیلسوفان اگر بخواهند غایت اخلاق را در همین جهان دنیوی تعریف و تعیین کنند برای تدوین ارزش‌های اخلاقی راهی جز رجوع به خواست و ارادۀ افراد انسانی ندارند؛ به این معنا که امکان داوری عقلانی ارزش‌های اخلاقی از دست می رود و در این صورت معیار داوری فضایل و رذایل اخلاقی، چیزی جز تمایلات نفسانی انسان‌ها در زمان ها و مکان‌های گوناگون نخواهد بود. 
 
     با پدیدار شدن جهان تجدد، پیش بینی می شد این جهان دنیوی با محدود دانستن هستی به جهان مادّی و فروکاهش معرفتِ موثق به دانش تجربی، به بهای چشم پوشی از باطن عالم و آدم، سیطره بر آنها را به دست آوَرد. چنین به نظر می رسید که محتمل ترین هزینۀ بشر برای این دستاورد، نابودی اخلاق باشد. این عبارت داستایوسکی که«اگر خدا نباشد همه چیز مجاز می شود!» گویای همین نگاه بود. ولی دستاوردهای ملموس و مطبوع ، آنقدر برجسته بود که این هزینه نه تنها قابل قبول می نمود، بلکه اخلاق، مانع و پدیدۀ زائدی پنداشته می شد که نابودی آن، با کارآمدی و سودمندی  جبران می شد. این جهان به جای اینکه همّ خود را مصروف هدف دست نیافتی و بیهوده ای چون ساختن انسان‌های فضیلتمند کند تلاش می کند با ایجاد نهادهای قدرتمند ـ البته با انسان های مفیدـ به نیازهای بشر، پاسخ درخوری دهد. «وقتی نقشه نبردی بد طرح شده باشد و هدف آن نسبت به قوای موجود بسیار بزرگ و نحوۀ اجرای آن هم ناقص باشد، آن وقت است که باید سربازها بی اندازه شجاع باشند. سربازها باید با فضیلتِ شجاعتِ بی اندازه، چیزی را ممکن سازند که از حماقت اُمرا و فرماندهانشان غیرممکن شده است. داستان اخلاق هم چنین است. نان و شیر،گران است یا نایاب و دسترنجِ کار ناچیز است یا مردم بیکارند. این جاست که فقر باید با اخلاق آمیخته باشد تا فقرا دزدی نکنند.(برشت:33،1377). این جمله در مقدمه روح القوانین، نشان ترجیح نهادِ آزادی بر فردِ سقراط در اندیشه و زمانه مونتسکیو است «افلاطون خدا را شکر می کرد که در زمان سقراط به دنیا آمده است، ولی من خدا را شکر می کنم که مرا در زمانی به وجود آورده و در کشوری زندگی می کنم که آزادی فکر و قلم حکمفرماست و می توانم از این آزادی استفاده کنم»(مونتسکیو:169،1370).
 
     بر این اساس ناظران و عاملان جهان تجدد بر این نگاه بودند که دین و اخلاق در این جهان هم سرشت و هم سرنوشت اند و این دو از عرصۀ عمومی و عقلانی به موطن غیرعقلانی شان؛ یعنی زندگی خصوصی یا ناکجاآباد ملکوت پس رانده می شوند! ولی با فروکش کردن هیجان های آغاز راه، بر همه آشکار شد که هیچ جهان اجتماعی نمی تواند صرفاً به یک نظم بیرونی اکتفا کند. هر جهان اجتماعی می خواهد خود را در نهانخانۀ جان اعضایش جا دهد و ضروری و مشروع جلوه نماید. هر نظم بیرونی و ابزاری برای تداوم خود، ناگزیر به یک نظم درونی و اخلاقی متصل می شود. 
 
     بنابراین بیان شد که جهان تجدد با دین و اخلاق برخورد یکسانی ندارد و هر دو را به یک چوب نمی راند. درست است که تاکنون دین و اخلاق همخانه بوده اند، ولی لازم نیست از این پس چنین باشد. می توان بدون اینکه به باطن مورد ادعای ادیان قائل بود، اخلاق بشری را تدوین و تأمین نمود. از این رو جهان تجدد مدعی اخلاق و نظام‌های اخلاقی دنیوی شد. از این موقعیتِ جهان تجدد، تفاسیر متفاوتی وجود دارد؛ عده ای آن را نشانِ زوالِ این جهان و برخی نشانِ ظرفیت آن در آلترناتیوسازی می پندارند.
 
    دورکیم از اولین کسانی بود که علیه دو تفسیر از اخلاقِ جهان تجدد موضع گرفت. این دو تفسیر عبارت بودند از: «اخلاق علمی» و «اخلاق فایده مندی». نحلۀ اول مدعی بودند که در این جهان، به جای دین، علم، قواعد زندگی انسان‌ها را تأمین خواهد کرد و نحلۀ دوم نیز تنها اخلاق ممکن برای جهان تجدد را همان اخلاق سودمندی می  پنداشتند. دورکیم با تأکید بر ظرفیت اخلاق ورزی جهان تجدد مدعی شد که هیچکدام از این دو نحله، برداشت صحیحی از اخلاق ندارند. او ضمن تصدیق همراهی تاریخی دین و اخلاق، مدعی شد علت این همراهی، همتباری آنهاست. اخلاق و دین هر دو محصول و مخلوق پدیدۀ دیگری به نام جامعه هستند و فارغ از آن هیچگونه هویتی ندارند. اگر تاکنون، جامعه توانسته اخلاق تولید کند، چرا از این پس، از عهدۀ چنین کاری برنیاید؟ تنها تفاوت ممکن این است که جوامع متفاوت اخلاق‌های متفاوت و متناسب خود را تولید می کنند. تاکنون جوامع مکانیکی، اخلاق دینی می آفریدند از این پس جوامع ارگانیکی، اخلاق مدنی یا دنیوی پدید می آورند.  
 
       دورکیم با نقد نظریه اخلاقی کانت، به پنداشتی عاطفی از اخلاق رسید. از نظر او این پدیدۀ عاطفی تا دیروز با سازوکارهای دینی تولید می شد از این پس با سازوکارهای دنیوی پدید می آید. او در مقابل «اخلاقِ علمی» مدعی«علمِ اخلاق» یا جامعه شناسی شد. از منظر او دانش تجربیِ جامعه شناسی، داوری ارزش‌ها، تشخیص تناسب یا عدم تناسب آنها با ساخت جامعه و تجویز نسخة مطلوب را به عهده می گرفت. ادعایی که توسط ماکس وبر انکار شد. وبر داوری ارزش‌ها را از تیررس دانش های تجربی خارج می دانست. او داوری ارزش‌ها را جنگ خدایان آشتی ناپذیری می دید که از دسترس عقلانیت تجربی بیرون اند و در جهان تجدد، چاره ای جز واگذاری آنها به عاطفه و اراده افراد انسانی نمی-دید. در این جهان هرکسی در نهانخانة تنهایی خویش، بدون هیچ کورسوی عقلانی، خدا یا شیطان خود را برمی گزیند.
 
    هابرماس با پذیرش نگاه دورکیم در باب همتباری تاریخی دین و اخلاق و دنیوی شدن سازوکار تولید و تأمین اخلاق از این پس، با پنداشت عاطفی او از اخلاق همراه نشد. او، نگاه وبر دربارۀ فراتجربی بودن ارزش‌ها را پذیرفت، ولی دیدگاه او در باب قیاس-ناپذیری ارزش‌ها و واگذاری آنها به عواطف فردی را نپسندید. هابرماس ویژگی هویتی جهان تجدد را نه «عقلانیت تجربی» بلکه «عقلانیت» می داند. او تلاش نمود با تصحیح و توسعۀ برداشت وبر از عقلانیت، امکان تصویری عقلانی از ارزش‌ها را در جهان تجدد فراهم آورد. از این رو چارۀ کار را افزودن «عقلانیت ارتباطی» به عقلانیت تجربی می بیند. در جهان تجدد، «عقلانیت تجربی» عرصۀ ضروری و «عقلانیت ارتباطی» عرصۀ ارزشی جهان تجدد را شناسایی و تدبیر می کند. به زعم او، جهان تجدد، امکانِ دفاع عقلانی از ارزش‌ها را به دست می آورد و از پناه بردن به جهان‌ها ی رقیب یا فروغلتیدن در نسبیت و نیست انگاری ارزشی در امان می ماند. در این جهان سه عرصۀ طبیعت، فرد و جامعه سه نوع دانش نقدپذیر در اختیار قرار می دهند که به کمک عقلانیت تجربی و عقلانیت ارتباطی، قابل شناخت و داوری اند. بدین  ترتیب جهان تجدد نه تنها اخلاق و ارزش‌های انسانی را پاس می دارد حتی ظرفیت مواجهه با بازگشت مجدد دین به عرصۀ عمومی زندگی را نیز پیدا می کند. اگر دین، مرجعیت عقلانیت تجربی را در شناخت هست  ها و مرجعیت عقلانیت ارتباطی را در عرصۀ ارزش‌ها بپذیرد جهان تجدد، مشکلی با آن ندارد.
 
    هابرماس عقلانیت را از فیلسوفان و ذهن به جامعه شناسان و زیست جهان منتقل می کند و از امکان داوری عقلانی ارزش‌ها سخن می-گوید. او برای ارزش‌ها، هویتی ورای زندگی انسان‌ها قائل نیست با این حال داوری عقلانی و جهانشمول آنها را ممکن می بیند. ارزش‌ها به میزانی که دریک گفت‌و‌گوی آرمانی تأیید شوند عقلانی-اند. آنها فراورده ای انسانی اند و به میزانی که تعمیم پذیر یا مورد توافق افراد انسانی باشند عقلانی اند و از تاریکی به روشنایی می گرایند. هابرماس برخلاف ادیان و فیلسوفان اخلاق کلاسیک، مجموعه ارزش‌های معین و مشخصی را پیشنهاد نمی کند، بلکه به زعم خویش روش عقلانی تولید، تداوم و تغییر ارزش‌ها را به دست می دهد. به عبارتی نوعی فلسفه ارزش ها ارائه می کند که همانند دستاورد سایر فیلسوفان اخلاقِ مدرن، نقصان «صوری بودن» را به همراه دارد. چون در این جهان پدیداری هر چیز صلب و سختی دود می شود و به هوا می رود! چاره ای جز پناه بردن به صورت های توخالی باقی نمی ماند. توفیق یا شکست هابرماس مطمح نظر نیست بلکه، تأکید بر امتناع راهی است که جهان دنیوی تجدد برای دفاع عقلانی از ارزش‌های اخلاقی، پیش رو دارد.  
 
در این جهان دنیوی، فرد انسانی در اثر تعامل دو جهان طبیعی و جهان اجتماعی به دست می آید و بدون اینکه حقیقتی بیرون از این دو جهان داشته باشد باید، هویتی کاهش ناپذیر به این دو به دست آورد. او باید در قبال این دو جهان، موجودی آگاه، باارزش و بااراده گردد. سطح و عمق انسان در همین جهان پدیداری قرار دارند و صرفاً هویتی تاریخی( در برابرحقیقی) دارد که از دیالکتیک عوامل طبیعی و اجتماعی به دست می آید. در این جهان اجتماعی برای عالم و آدم، «کمالی» قابل تصور نیست که در قالب آن، شکوفایی اخلاق، قابل انتظار باشد.
 
   انسان امروزی بنا به فطرت و تجربۀ تاریخی خود، تلفیق توان نهادی و کمال اخلاقی را مطالبه می کند. جهان تجدد، چنین آرمانی را در بستری دنیوی جستجو می کند و انقلاب اسلامی ایران این آرمان را در جهانی دینی دنبال می کند. نهاد علم تجربی و دانشگاه در ایران، یکی از مهم ترین عرصه های مواجهۀ دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی  است. علم تجربی و دانشگاه در مقام یک نهاد فرهنگیِ تخصصی که مسئولیت تولید دانش و افراد مورد نیاز سایر نهادهای جامعه را به عهده دارد ممر مناسبی برای ردیابی وضعیت پروژه تلفیق نظم بیرونی و درونی در ایران پس از انقلاب اسلامی است. «نخبگان علمی» از گروه های مهم و اثرگذاری هستند که انتظار می رود با لایه های عمیق تر جهان‌های  اجتماعی دینی و دنیوی در ارتباط  باشند و خود در مقام تولیدکننده و مصرف-کننده، در یکی از این جهان‌ها ، عضویت یابند و به میزان تأثیر و نفوذ خود در دیگران در بازتولید این جهان‌های اجتماعی ایفای نقش کنند. نخبگان علمی کشور بیشترین تأثیر تربیتی را از علم تجربی می پذیرند. پژوهش حاضر بازنمود درونی و اخلاقی این اثرپذیری را واررسی می کند و این پرسش مهم را پی می گیرد که نهاد علم تجربی و دانشگاه کانال ارتباط نخبگان علمی با کدام-یک از جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی و ممر بازتولید کدام یک از نظام‌های اخلاقی دینی و دنیوی اند؟  
 
   نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نهاد علم و دانشگاه، بیش از آنکه ممر تولید نظام‌های اخلاقی دینی و بازتولید جهان اجتماعی دینی باشد کانال بازتولید جهان اجتماعی دنیوی است. بازتولید نظام‌های اخلاقی دینی در میان نخبگان علمی بیشتر محصول مشارکت آنها در سایر نهادها به ویژه خانواده است. علاوه براین، پایندی عملی نخبگان علمی به اخلاق در حد پایینی برآورد  شده است که برای تدقیق و توسعۀ نتایج آن، پژوهش های تکمیلی از مناظر و در سطوح متفاوت ضروری است. 
 
   شواهد موجود نشان می دهد که نهاد علم تجربی و دانشگاه، در کشاکش دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی، ظرفیت و توان لازم برای پیشبرد آرمانِ تلفیق کارآمدی نهادی و کمال خواهی اخلاقی را ندارد. با توجه به جایگاه و سهم این نهاد فرهنگی در تربیت نخبگان و عموم مردم جامعه، چاره اندیشی برای آن از ضروری ترین نیازهای فرهنگی و تمدنی ماست!       
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
فهرست

عوامل جامعه شناختی مؤثر بر نظام اخلاقی نخبگان علمی

فصل اول/کلیات 2
1-1- طرح مسئله و بیان پرسش های پژوهش 3
1-2- اهداف پژوهش 7
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع 8
1-4-پیشینه پژوهش 9
 
فصل دوم/ مبانی نظری 2
2-2- نظریه های فلسفی 22

2-2-1- گونه شناسی نظام‌های اخلاقی 23

2-2-1-1- پیامدگرایی 27
2-2-1-2- وظیفه گرایی 34
2-2-1-3- فضیلت گرایی 40
2-2- 2-گونه شناسی برگزیده 47
2-3-  نظریه های علمی 50
2-3-1- نظریه های روانشناسی 52
2-3-1-1- عوامل زیستی(طبیعت و ارگانیسم) 52
2-3-1-1-1-  ارتباط با طبیعت و رشد اخلاقی 52
2-3-1-1-2-  خاستگاه های زیستی رفتارهای اخلاقی 56
2-3-1-1-3- ارتباط متقابل زیستی 60
2-3- 1- 2-  عوامل ذهنی 62
2-3- 1- 2-  1-  رویکرد شناختی 62
2-3- 1- 2-  2- نظریۀ قلمرویی 68
2-3- 1- 3-   عوامل اجتماعی 72
2-3- 1- 3-1-  نظریه درونی سازی و رشد عاطفی وجدان 72
2-3- 1- 3-2-  نظریه درونی سازی و رشد شناختی وجدان 83
2-3- 1- 4- جمعبندی نظریه های روانشناسی رشد اخلاقی 86
2-3-2- نظریه های جامعه شناسی 88
2-3-2- 1- عاطفه گرایی 89
2-3-2-1-1-اخلاق به مثابه امر قدسی 89
2-3-2-1-2- اخلاق، مرز میان کنش های عقلانی و غیر عقلانی 100
2-3-2-1-3- اخلاق به مثابه عاطفه تعمیم یافته 110
2-3-3- 2- منفعت گرایی(مادی معیشتی) 118
2-3-3- 3- عقل گرایی 129
2-3-3- جمعبندی نظریه های علمی اخلاق 144
2-3-3- 1-  دیالکتیک جهان اجتماعی 149
2-3-3- 1-1-  قلمرو نهادی جهان اجتماعی 150
2-3-3- 1 - 2-  قلمرو نمادی جهان اجتماعی 154
2-3-3- 1 – 3-  قلمرو فردی جهان اجتماعی 156

2-3-4- خلاصه  نظریه های علمی اخلاق 161

2-3-5- چارچوب نظری 166
2-3-5- 1-  مدل نظری 189
2-3-5- 2-  فرضیات پژوهش 190
 
فصل سوم / روش تحقیق 193
3-1- موضوع و چگونگی سنجش 194
3- 1- 1- متغیر وابسته 194
3- 1- 1- 1- انواع نظام اخلاقی 195
3- 1- 1- 2- شاخص نظام اخلاقی قدسی ـ دنیوی 201
3- 1- 1- 3- شاخص اخلاق عملی 201
3- 1- 2- متغیرهای مستقل 202
3- 1- 2- 1- دسترسی خانوادۀ فرد به جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی 202
3- 1- 2- 1- 1-  دسترسی خانوادۀ فرد به جهان اجتماعی دینی 202
3- 1- 2- 1- 2-  دسترسی خانوادۀ فرد به جهان اجتماعی دنیوی 203
3- 1- 2- 1- 3-  اثرپذیری فرد از خانواده 204
3- 1- 2- 2- دسترسی خانوادۀ فرد به جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی 204
3- 1- 2- 2-1-  دسترسی فرد به جهان اجتماعی دنیوی(از کانال نهاد علم و دانشگاه) 204
3- 1- 2- 2- 2-  دسترسی فرد به جهان اجتماعی دینی 204
3- 1- 2- 2- 3-  اثرپذیری از نهاد علم و دانشگاه 205
3- 1- 2- 3- تمایلات زیستی ـ روانی فرد 205
3- 2-  جمع آوری داده ها 210
3- 3-  روایی و پایایی مقیاس های سنجش 214
3-4- تحلیل داده ها 216
 
فصل چهارم /تجزیه و تحلیل داده های تحقیق 218
4-1- توصیف متغیرهای مستقل 218
4-1-1- متغیرهای فردی 218
4-1-2-  متغیرهای خانوادگی 221
4-1-2-1-  جایگاه خانواده فرد در جهان اجتماعی دینی 221
4-1-2-2 - میزان ارتباط خانواده فرد با جهان اجتماعی دنیوی 224
4-1-2-3- میزان اثر پذیری فرد از خانواده 227
4-1-3-  متغیرهای مربوط به نهاد علم و دانشگاه 228
4-1-3-1- میزان و نوع مشارکت فرد در نهاد علم و دانشگاه 228
4-1-3-3- میزان اثرپذیری از نهاد علم و دانشگاه 237
4-2-  توصیف متغیرهای وابسته 239
4-2-1- نظام اخلاقی: «اخلاق نظری» 239
4-2-1-1-نظام‌های اخلاقی پنجگانه 239
4-2-1-2- نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی 242
4-2-1– 3-پایبندی اخلاقی: اخلاق عملی 243
4-3- فرضیات تحقیق 244
4-3-1- رابطه ویژگی های زیستی ـ روانی و نوع نظام اخلاقی افراد 244
4-3-2- رابطۀ دسترسی خانواده ها به جهان اجتماعی دینی و نوع نظام اخلاقی افراد 247
4-3-3- رابطۀ دسترسی خانواده ها به جهان اجتماعی دنیوی و نوع نظام اخلاقی افراد 253
4-3-4- رابطۀ دسترسی افراد به جهان اجتماعی دنیوی و نوع نظام اخلاقی آنها 256
4-3-5- رابطۀ دسترسی افراد به جهان اجتماعی دینی و نوع نظام اخلاقی آنها 259
4-3-6- رابطۀ اثرپذیری افراد از نهاد علم و دانشگاه و نوع نظام اخلاقی آنها 261
4-3-7- رابطۀ میزان دسترسی خانواده به جهان اجتماعی دینی و اثرپذیری از مشارکت در نهاد علم 264
 
فصل پنجم /جمعبندی و نتیجه گیری 267
5-1-جمعبندی 267
5-5-1- توصیف ویژگی های جمعیت نمونه 270
5-5-2- آزمون فرضیات 275
5-2- نتیجه گیری 280
5-3- پیشنهادات 288
5-4- محدودیت های پژوهش 292
فصل ششم/ضمائم 293
6-1- فهرست منابع 293
6-2-  پرسشنامه پژوهش 299
 
 
 
فهرست جداول
1-4- معدل پاسخگویان برحسب مقاطع تحصیلی 219
2-4-  توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای فردی 220
3-4-  توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای خانوادگی 224
3-4-  ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای خانوادگی
4-4-  توزیع پاسخگویان برحسب تحصیلات والدین 225
5-4- توزیع پاسخگویان برحسب شغل والدین 225
6-4- توزیع پاسخگویان برحسب محل سکونت خانواده 226
7-4-  توزیع پاسخگویان برحسب تعامل خانواده با جهان دنیوی 227
8-4- توزیع پاسخگویان برحسب میزان تعلق خانوادگی 228
9-4- توزیع پاسخگویان برحسب عرصه فعالیت علمی 229
10-4-  توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه 233
10-4- ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه
10--4 ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه 233
11- 4- توزیع پاسخگویان برحسب محل تحصیلات دانشگاهی 234
12-4- توزیع پاسخگویان برحسب میزان تعامل با جهان اجتماعی دینی از دالان نهاد علم و دانشگاه 236
13-4 - توزیع پاسخگویان برحسب شیوههای کسب شناختهای دینی 236
14-4-  توزیع پاسخگویان برحسب پنداشت از علم تجربی 237
15-4- توزیع پاسخگویان برحسب  میزان اثر پذیری از نهاد علم و دانشگاه 239
16-4- توزیع پاسخگویان برحسب دلایل و انگیزههای اخلاقی پنجگانه 242
17-4- توزیع پاسخگویان برحسب شاخص نظام اخلاقی قدسی ـ دنیوی 243
18-4- توزیع پاسخگویان برحسب پایبندی عملی به ارزش‌های اخلاقی 244
19-4- رابطۀ دینداری والدین و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 247
20-4- رابطۀ روابط خویشاوندی و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 248
21-4- رابطۀ حجم خانواده و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 249
22-4- رابطۀ انسجام خانواده و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 250
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

بررسی و توسعه دانش کاربردی در حیطه شناسی الگوی اخلاق حرفه ای با رویکرد اسلامی ایرانی

بررسی و توسعه دانش کاربردی در حیطه شناسی الگوی اخلاق حرفه ای با رویکرد اسلامی ایرانی

هدف از این پایان نامه بررسی و توسعه دانش کاربردی در حیطه شناسی الگوی اخلاق حرفه ای با رویکرد اسلامی ایرانی می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات348
حجم1721 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdocx
دسته بندیروانشناسی،علوم تربیتی واجتماعی

توضیحات کامل

در پایان نامه حاضر سعی شده است که به بررسی و توسعه دانش کاربردی در حیطه شناسایی الگوی اخلاق حرفه ای با رویکرد اسلامی ایرانی جهت یافتن نقشه راه برای تحقق اخلاق حرفه ای کمک شود.هدف اصلی پژوهش نیز تبیین الگوی اخلاق حرفه‌ای مدیران آموزشی با رویکرد اسلامی ایرانی می‌باشد.

 

 



پژوهش حاضر در طی سه مرحله اساسی  انجام شده است.

 در مرحله اول یا مرحله "شناخت و تبیین طرح تحقیق"، تهیه طرح تحقیق، مطالعه مقدماتی مبانی نظری مرتبط با تحقیق در حوزه های اخلاق حرفه ای و همچنین مفاهیم اصلی اخلاق، اخلاق اسلامی و اخلاق حرفه ای و همچنین اخلاق حرفه ای با رویکرد اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش مفاهیم و مقوله هایی که می توانست با اخلاق حرفه ای و همچنین رویکرد اسلامی به اخلاق حرفه ای مرتبط شود مورد مطالعه قرار گرفت. در این مرحله ادبیات پژوهشی داخلی و خارجی نیز مورد بررسی قرار گرفت. 

 

 

 

 

در مرحله دوم یعنی مرحله شناسایی مولفه ها و طراحی الگو (تحقیق کیفی) با توجه به یافته های مرحله اول تحقیق، در ابتدای امر سوالات مصاحبه-ها تدوین شد. مصاحبه های عمیق با خبرگان نظام آموزشی که دارای اندیشه و اطلاعات در حوزه اخلاق حرفه ای بودند صورت گرفت.  انتخاب نمونه ها در این بخش تا مرحله اشباع نظری پیش رفت. در ادامه تحلیل داده های کیفی به روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری گزینشی و انتخاب و تعیین مقوله هسته محوری صورت گرفت. در پایان این مرحله استخراج مدل مفهومی یعنی الگوی استخراجی از روش تئوری داده بنیاد تدوین شد. 

 

 

 

 

درمرحله سوم که تدوین ابزار پژوهش و آزمون مدل  نام دارد ابتدا مولفه های شناسایی شده به منظور تایید یا رد آنان با استفاده از روش دلفی مورد بررسی قرار گرفت. در این مرحله پرسشنامه دلفی طراحی شده و در بین خبرگان به اجرا درآمد. پس از پالایش یافته های دلفی، مدل داده بنیاد مورد ملاحظه مجدد قرار گرفت. در ادامه برای آزمون تجربی مدل اندازه گیری نمونه گیری از مدیران آموزشی به عمل آمده و  داده های لازم گرد آوری شده است. در نهایت  تحلیل و تایید مدلهای اندازه گیری پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تاییدی و آزمون مدل مفهومی پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر و برازش آن صورت گرفته است. 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

فصل اول:کلیات تحقیق
1-1- مقدمه    2
1-2- بیان مسئله    3
1-3- اهمیت وضرورت پژوهش    10
1-4-اهداف تحقیق    13
1-4-1- هدف اصلی    13
1-4-2- اهدف فرعی    13
1-5- سوالات پژوهش    13
1-6- تعریف های نظری و عملیاتی    14

 

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش    15
بخش اول:مفهوم شناسی اخلاق    17
2-1- معنای اخلاق    17
2-1-2- طبقه‌بندی علم اخلاق    17
2-1-2-1- علم اخلاق    18
2-1-2-1-1- تفاوت علم اخلاق از دیدگاه اندیشمندان اسلامی و غربی    18
2-1-2-2- اقسام اخلاق    19
2-1-2-2-1- اخلاق توصیفی    19
2-1-2-2-2- اخلاق هنجاری    19
2-1-2-2-2-1- نظریه‌های غایت انگارانه (نتیجه محور)    19
2-1-2-2-2-2- نظریه‌های وظیفه‌گرایانه (فرآیند محور)    20
2-1-2-2-2-3- نظریه یا مکتب مبتنی بر فضیلت    20
1-2-2-3- فرا اخلاق    20
2-1-2-3- فلسفه اخلاق    21
2-1-3- تئوری‌ها و مکاتب اخلاق    22
2-1-3-1- مکاتب واقع‌گرا    22
2-1-3-2- مکاتب غیرواقع‌گرا    22
2-1-4- شیوه تبیین نظام اخلاقی    23
2-1-4-1- نظام اخلاق اسلامی،غایت‌گرا یا وظیفه‌گرا؟    23
2-1-4-2- نظام اخلاقی اسلام عقلانی است یا وحیانی؟    24
2-1-4-3- تفاوت نظام اخلاقی اسلام با دیگر نظام‌ها    24
2-1-4-4- غایت نظام اخلاقی اسلام    25
2-1-5- تفاوت اخلاق و حقوق    25
2-1-6- ارتباط دین و اخلاق    26
2-1-6-1- نظریة تباین    27
2-1-6-2- نظریه اتحاد    27
2-1-6-3- نظریة تعامل    28
2-1-6-3-1- نیازمندی‌های دین به اخلاق    28
2-1-6-3-2- وابستگی‌های اخلاق به دین    29
بخش دوم:مبانی اخلاق اسلامی    30
2-2-1- مبانی انسان شناسی    30
2-2-1-1- آفرینش دو بعدی انسان    31
2-2-1-2- فطرت    32
2-2-1-3- عقل    33
2-2-1-4- اختیار    34
2-2-1-5- اجتماعی بودن انسان    35
2-2-2- مبانی ارزش شناسی    36
2-2-2-1- چیستی ارزش‌ها    36
2-2-1-1- ارزش اخلاقی    37
2-2-2-2- خاستگاه ارزش‌ها    37
2-2-2-3- نسبی یا مطلق بودن ارزش‌ها    38
2-2-2-4- معیار  فعل اخلاقی    39
2-2-2-4-1- ارزش اجتماعی    39
2-2-2-4-2- نظریه عاطفی    39
2-2-2-4-3- نظریه اراده    39
2-2-2-4-4- نظریه وجدانی    39
2-2-2-4-5- نظریه زیبایی    40
2-2-2-4-6- نظریه پرستش    40
2-2-4- مبنای اخلاقی بودن رفتار    40
بخش سوم: تاریخچه اخلاق حرفه‌ای    42
2-3-1- اخلاق حرفه‌ای در ایران باستان    42
2-3-1-1- آموزه‌های اخلاقی در مدیریت کوروش    43
2-3-2- دوران اسلام وتمدن اسلامی    45
2-3-2-1- شاخصهای رفتاری جوانمردی سازمانی    46
2-3-3- تاریخچه اخلاق کاری در غرب    47
2-3-4- مکاتب و نظریه‌های اخلاق حرفه‌ای    48
2-3-4-1-مکتب سود انگاری    49
2-3-4-2- مکتب تکلیف‌گرایی    49
2-3-4-3- مکتب عدالت توزیعی    50
2-3-4-4- مکتب آزادی فردی    51
بخش چهارم: حیطه‌های علم اخلاق در مطالعات مدیریت و سازمان    52
2-4-1- اخلاق شغلی(اخلاق کار)    52
2-4-2- اخلاق حرفه‌ای    52
2-4-3- اخلاق سازمانی    53
2-4-4- اخلاق کسب و کار    54
2-4-5- اخلاق مدیریت    55
2-4-6- نقش راهبردی اخلاق حرفه‌ای در سازمان و مدیریت    55
2-4-7- تحویلی نگری در اخلاق حرفه‌ای    56
2-4-8- ضرورت اخلاق حرفه‌ای برای مدیران    57
2-4-8-1- ضرورت اخلاق برای مدیران آموزشی    59
2-4-9- قدرت برتر اخلاقی و مصادیق آن    61
2-4-9-1- تقوا و پرهیزگاری    61
2-4-9-2- رفق و مدارا    61
2-4-9-2-1- آثار و پیامدهای رفق و مدارا    62
2-4-9-2-2- رفق و مدارا،‌یا شدت و تندی؟    63
2-4-9-3- الفت و محبت    64
2-4-9-4- دفع بدی با خوبی    64
2-4-9-5- سعه‌ی صدر    65
2-4-9-5-1- عوامل سعه‌ی صدر    66
2-4-10- بستر شکل گیری اخلاق حرفه‌ای مدیران و پایداری آن    67
2-4-10-1- شایسته سالاری و اهلیت‌گرایی    67
2-4-10-1-1- نیروی شایسته از منظر نهج البلاغه    68
2-4-10-2- علاقه‌مندی شخصی    68
2-4-10-3- قانون‌گرایی    69
2-4-10-4- تامین مالی    69
2-4-10-5- امنیت شغلی    69
2-4-10-6- نظارت    69
2-4-10-7- ارزشیابی وقدردانی    70
2-4-11- اصول اخلاق حرفه‌ای از منظر نهج البلاغه    70
2-4-11-1- اصل مسئولیت‌پذیری    70
2-4-11-2- اصل خدمتگزاری    70
2-4-11-3- اصل امانت‌داری    71
2-4-11-4- اصل انضباط کاری    71
2-4-11-5- اصل پیگیری    71
2-4-11-6- اصل رفق‌ورزی    72
2-4-11-7- اصل نفی خودکامگی    72
2-4-12- اصول اخلاق رهبری نورث هاوس    72
2-4-13- آموزه‌های اخلاقی و مدیریتی سعدی    73
بخش پنجم: مدل‌های موجود در حوزه مطالعات اخلاق مدیریت    78
2-5-1- مدیریت مبتنی بر رشد از دیدگاه قرآن    78
2-5-2- مدیریت رحمانی درقرآن    79
2-5-3- دومدل مدیریت اخلاق‌گرا مبتنی بر مفاهیم دعای عرفه و دعای مکارم الاخلاق    80
2-5-5- مدل اخلاق کسب و کار کولینز    82
2-5-6- مدل تحلیل دوراهی اخلاقی (تصمیم‌گیری اخلاقی) نقش محور    83
تحلیل مدل    83
2-5-7- مدل تحلیل رابطه‌ی ارزش‌های اخلاقی سازمان و رفتار اخلاقی کارکنان    84
تحلیل مدل    84
2-5-8- مدل تصمیم‌گیری اخلاقی جونز    85
بخش ششم: پیشینه تحقیقات داخلی  و بین المللی    88
2-6-1- تحقیقات داخلی    88
2-6-2- تحقیقات خارجی    93
2-7- جمع بندی و چهارچوب نظری تحقیق    100

 

فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1- مراحل انجام تحقیق    103
3-2-روش تحقیق    106
3-3- نظریه داده بنیان یا نظریه برخاسته از داده ها    109
3-4-جامعه و نمونه آماری تحقیق    109
3-4-1-جامعه و نمونه آماری بخش کیفی تحقیق(برای تدوین مدل نظریه داده بنیاد):    110
3-4-2-جامعه ونمونه آماری بخش کمی(روش دلفی یا پنل خبرگان)    111
3-4-3-جامعه و نمونه آماری بخش کمی (تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر) تحقیق:    113
3-5-ابزار گردآوری داده ها    113
3-5-1-ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی    114
3-5-2-ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی    115
3-6-روایی و پایایی ابزارهای پژوهش    115
3-6-1-پایایی (قابلیت اعتماد) ابزار کیفی(مصاحبه)    115
3-6-1-1-محاسبه پایایی بازآزمون    116
3-6-1-2-محاسبه پایایی بین دو کُدگذار    117
3-6-2-بررسی  روایی و پایایی ابزار اندازه گیری در اجرای اولیه    118
3-7-روش تحلیل داده ها    120
3-7-1-تحلیل داده ها در بخش کیفی    120
3-7-2-روش تحلیل داده ها در بخش کمی    125
3-7-2-1-تحلیل عاملی تاییدی    125
3-7-2-2-تحلیل مسیر    126
3-7-2-3-شاخصهای برازش در مدل تحلیل مسیر    127

 

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها  یافته های پژوهش
4-1- یافته های توصیفی    131
4-1-1-توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب جنس    131
4-1-2- توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب تحصیلات    132
4-1-3- توزیع فراوانی پاسخ گویان برحسب سابقه کار    133*
4-1-4-جدول فراوانی تخصص های مدیران    134
4-2- یافته های استنباطی    134
4-2-1- روش کیفی    134
4-2-2-روش تجزیه وتحلیل داده ها    135
4-2-3-مدل نظری    151
4-3- نتایح تحلیل دلفی    152
4-4- تحلیل عاملی تاییدی    154
4-4-1- تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم    155
4-4-1-1- تحلیل عاملی تأییدی تخصص فردی    155
4-4-1-2- تحلیل عاملی تأییدی نگرشها    157
4-4-1-3- تحلیل عاملی تأییدی ویژگی های فردی    159
4-4-1-4- تحلیل عاملی تأییدی ویژگی های سازمانی    161
4-4-1-5- تحلیل عاملی تأییدی محدودیت ها    162
4-4-1-6- تحلیل عاملی تأییدی شرایط محیطی    163
4-4-1-7- تحلیل عاملی تأییدی خرد    165
4-4-1-8- تحلیل عاملی تأییدی راهبردهای کلان    167
4-4-1-9- تحلیل عاملی تأییدی ارتقای افراد    169
4-4-1-10- تحلیل عاملی تأییدی پیامدهای محیطی    170
4-4-1-11-تحلیل عاملی تأییدی رفتارهای اخلاقی    172
4-4-1-12- تحلیل عاملی تأییدی عملکرد اخلاقی    174
4-4-2- شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش    176
4-4-2-1- ضریب همبستگی بین متغیرها    176

 

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- گزارش روش کیفی (نظریه داده بنیاد)    183
5-2- گزارش کمی(نتایج تحلیل مسیر)    187
5-3-نتیجه گیری    194
5-4-نوآوری های تحقیق    197
5-5-محدودیت‌های تحقیق    197
5-6-پیشنهادات تحقیق    198
5-6-1-پیشنهادات کاربردی    198
5-6-2-پیشنهادات پژوهشی    198
منابع    200
پیوستها ...........................214

 

 

 

فهرست جداول

جدول 2-1- شاخص‌های رفتاری برای جوانمردی سازمانی    46
جدول 2-2- آموزه‌های اخلاقی و مدیریتی سعدی    73
جدول 3-1-ویژگیهای نمونۀانتخاب شده درقسمت کیفی پژوهش    111
جدول 3-2- ویژگیهای اعضای پنل دلفی    113
جدول 3-3- محاسبه پایایی باز آزمون    116
جدول 3-4- محاسبه پایایی بین دوکُدگذار    117
جدول 3-5- نتایج آلفای کرونباخ    119
جدول 4-1 توزیع فراوانی برحسب جنسیت    131
جدول 4-2- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سن    132
جدول 4-3- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب میزان تحصیلات    133
جدول 4-4- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سابقه کار    133
جدول 4-5- جدول فراوانی توزیع تخصص پاسخگویان    134
جدول 4-6- مقوله ها وزیرمقوله های به دست امده ازتحلیل کیفی مصاحبه ها    137
جدول 4-7- بارهای عاملی مولفه های هزینه های بالاسری    156
جدول 4-8- شاخص های برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    156
جدول 4-9- بارهای عاملی مولفه های نگرش    158
جدول 4-10- شاخصه ای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    158
جدول 4-11- بارهای عاملی مولفه های ویژگیهای فردی    160
جدول 4-12- شاخص های برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    160
جدول 4-13- بارهای عاملی سؤالات ویژگیهای سازمانی    161
جدول 4-14- بارهای عاملی مولفه های محدودیتها    163
جدول 4-15- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    163
جدول 4-16- بارهای عاملی مولفه های هزینه های بالاسری    165
جدول 4-17- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    165
جدول 4-18- بارهای عاملی مولفه های خرد    167
جدول 4-19- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    167
جدول 4-20- بارهای عاملی سؤالات کلان    168
جدول 4-21- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    168
جدول 4-22- بارهای عاملی مولفه های ارتقای افراد    170
جدول 4-23- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    170
جدول 4-24- بارهای عاملی مولفه های هزینه های بالاسری    171
جدول 4-25- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    172
جدول 4-26- بارهای عاملی مولفه های رفتارهای اخلاقی    173
جدول 4-27- شاخص های برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    173
جدول 4-28- بارهای عاملی مولفه های عملکرد اخلاقی    175
جدول 4-29- شاخصهای برازش کلی مدل آزمون شده پژوهش حاضر    175
جدول 4-30- شاخص‌های توصیفی متغیرهای پژوهش    176
جدول 4-31- ماتریس همبستگی سازه های پژوهش    176
جدول 4-32- نتایج مدل آزمون شده    179
جدول 4-33-مشخصه‌های برازندگی مدل برازش شده    181

 

 


فهرست شکل‌ها

شکل 2-1- مدل مدیریت اخلاق‌گرامبتنی برمفاهیم دعای عرفه    80
شکل 2-2- اخلاق کسب وکارکولینز    82
شکل2-3- مدل تحلیلی دوراهی اخلاقی (تصمیم‌گیری اخلاقی) نقش محور    83
شکل 3-1- فرایندتحقیق    104
شکل 3-2- فرآیندپژوهش با استفاده ازطرح آمیخته اکتشافی    108
شکل‏3 3- فرآیندهای به هم وابسته جمع آوری،تنظیم وتحلیل داده ها    121
شکل‏3 4- الگوی داده بنیان    123
شکل 3-5- الگوی بصری نظریه داده بنیان    124
شکل 3-6- الگوی معادلات ساختاری پژوهش    127
شکل 4-1- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب جنسیت    132
شکل 4-2- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سن    132
شکل 4-3- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب تحصیلات    133
شکل 4-4- توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سابقه کار    134
شکل 4-5- خلاصه مفاهیم، مقوله ها و زیرمقوله ها    141
شکل 4-6- مدل به دست آمده ازمصاحبه ها    153
شکل 4-7- مدل مفهومی پژوهش    154
شکل 4-8- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه تخصص فردی    155
شکل 4-9- ضرایب تی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه تخصص فردی    156
شکل 4-10- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه نگرشها    157
شکل 4-11- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه نگرشها    158
شکل 4-12- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه تخصص فردی    159
شکل 4-13- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه ویژگیهای فردی    160
شکل 4-14- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه ویژگیهای سازمانی    161
شکل 4-15- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه ویژگیهای سازمانی    161
شکل 4-16- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه محدودیتها    162
شکل 4-17- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه محدودیتها    162
شکل 4-18- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه شرایط محیطی    164
شکل 4-19- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه شرایط محیطی    164
شکل 4-20- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه خرد    166
شکل 4-21- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه خرد    166
شکل 4-22- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه کلان    167
شکل 4-23- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه کلان    168
شکل 4-24- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه ارتقای افراد    169
شکل 4-25- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه ارتقای افراد    169
شکل 4-26- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه پیامدهای محیطی    171
شکل 4-27- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه پیامدهای محیطی    171
شکل 4-28- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه رفتارهای اخلاقی    172
شکل 4-29- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه رفتارهای اخلاقی    173
شکل 4-30- خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه عملکرد اخلاقی    174
شکل 4-31- ضرایب تی خروجی تحلیل عاملی مرتبه دوم برای سازه عملکرداخلاقی    175
شکل 4-32- مدل آزمون شده پژوهش    177
شکل 4-33- مدل آزمون شده پژوه ش بعد ازحذف مسیرمحدودیتها به راهبردکلان    178
شکل 4-34- ضرایب تی مدل آزمون شده پژوهش    178
شکل5-1- مقوله های اصلی و ارتباط بین آنها درالگوی اخلاق حرفه ای مدیران آموزشی بارویکرداسلامی–ایرانی    187
شکل 5-2- مدل مفهومی پژوهش    195


 


توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

وضعیت اخلاق ورزی و توزیع نظام ‌های اخلاقی دینی و دنیوی در میان نخبگان علمی و عوامل موثر بر آن

وضعیت اخلاق ورزی و توزیع نظام ‌های اخلاقی دینی و دنیوی در میان نخبگان علمی و عوامل موثر بر آن

هدف از این پایان نامه وضعیت اخلاق ورزی و توزیع نظام ‌های اخلاقی دینی و دنیوی در میان نخبگان علمی و عوامل موثر بر آن در دانشگاه‌های دولتی تهران می باشد


مشخصات فایل
تعداد صفحات350
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیروانشناسی،علوم تربیتی واجتماعی

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی

وضعیت اخلاق ورزی و توزیع نظام ‌های اخلاقی دینی و دنیوی در میان نخبگان علمی و عوامل موثر بر آن

 
 
 
 
 
 
 
چکیده:
هر جهان اجتماعی  سه لایۀ معنایی، نهادی و فردی دارد. با پیوند لایه های معنایی و فردی، طیّ فرایندهای دگرسازی، دیالکتیک بیرونی جهان اجتماعی برقرار می شود. فرد نیز سه لایۀ هویتیِ دانشی ، خواهشی   و توانشی  دارد. با پیوند نظر و عمل افراد، طیّ فرایندهای خودسازی، دیالکتیک درونی جهان اجتماعی برقرار می شود. با دیالکتیک بیرونی و درونی جهان اجتماعی، «نهادها» و «نظام‌های اخلاقی» شکل می گیرند. جهان‌های اجتماعی گوناگون بنا به هویتشان، اتّکای یکسانی بر نظم نهادی و نظم   اخلاقی ندارند. 
 
تاکنون متلائم ترین نظم اخلاقی، در جهان‌های اجتماعی دینی رخ نمود، و کارامدترین نظم نهادی به مدد علم  تجربی در جهان دنیویِ تجدد، سربرآورد. نخبگان علمی جامعۀ ما بیش از همه، از فرایندهای تربیتی علم تجربی، متأثر می شوند که انتظار می رود، آثار اخلاقی آن را بروز دهند. توزیع نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی در میان نخبگان علمی کشور، نشانگر نقش علم تجربی در بازتولید جهان‌های دینی و دنیوی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد؛ نخبگان علمی، بیشتر در میانۀ طیف نظام‌های اخلاقی قدسی ـ دنیوی قرار می گیرند و پایبندی عملی آنها به ارزش‌های اخلاقی پایین ارزیابی می-شود و متغیرهایی چون تعلّق خانوادگی و جهان شناسی دینی همراه آن در اجتماعی شدن  اولیه و تعلق صنفی ـ  تخصصی و جهان شناسی علمی همراه آن در اجتماعی شدن ثانویه، نظام-اخلاقی آنها را توضیح می دهد.
 
 
 
مفاهیم کلیدی:
اخلاق
نظام اخلاقی
جهان اجتماعی
نخبگان علمی
جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی
نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی
 
 
 
 
 
مقدمه و بیان مساله
    
     متناظر با جهان اجتماعی، انسان نیز سه سطح شناختی(دانشی)، عاطفی(خواهشی) و رفتاری(توانشی) دارد. نظام اخلاقی، مرکز ثقلِ فرد انسانی و حلقه پیوند میان نظر و عمل اوست. شکل گیری نظام اخلاقی فرد، همان فرایند مداوم خودسازی ـ تلاش برای اندوختن دانایی، زیبایی، توانایی و دارایی ـ است. خودسازی، ساماندهی عواطف و خواهش های فرد برای تبعیت رفتار از اندیشه است؛ یعنی فرد آنگونه که می اندیشد زندگی کند و زندگی-اش نیز محملی برای اندیشه ورزی صحیح او شود. بدین ترتیب با پر شدن شکاف میان دانشوری(علّامگی) و کنشگری(عمّالگی)، فرد انسانی، صاحب هویتی متعالی می شود. دانشوری انسان، پاره ای «ارزش‌ها» به او عرضه می کند که با کنش و عمل او محقق می شوند. تحقق ارزش ها متضمن تنش ها و فشارهایی بر انسان است. فرد باید خواهش هایش را به گونه ای تنظیم کند که این ارزش‌ها در اعمالش محقق شوند. متعاقب این پایبندی عملی، اندیشۀ انسان نیز برای دستیابی به ارزش‌های والاتر ارتقا می یابد. 
 
      فرد انسانی با خودسازی، نظام اخلاقی خویشتن را، در درون بنیان می نهد و با مشارکت در فرایندهای دگرسازی به شکل گیری و تداوم نهادهای اجتماعی در بیرون مدد می رساند. بدین ترتیب دیالکتیک درونی و بیرونی یک جهان اجتماعی به صورت مکمل، ظاهر می شوند. این دو به هیچ وجه قابل تقلیل به یکدیگر نیستند اگرچه به علت تأثیرات متقابلشان نوعی همسانی و تلائم، میان آنها برقرار می گردد. هر نظام اخلاقی، نهادهای اجتماعی متناسب با خود را جستجو می کند و هر مجموعۀ نهادی نیز نظام‌های اخلاقی همسوی خود را پروبال می دهد. نهادهای اجتماعی، نظام‌های اخلاقی مغایر با هویت جهان اجتماعی را کنترل می کنند و از رونق آنها جلوگیری به عمل می آورند و نظام‌های اخلاقی نیز نهادهای مغایر را تاب نیاورده و همراهی نمی کنند.
 
     تلائم و همسویی این دو بخش جهان اجتماعی و تداوم آن، مستلزم تلائم میان جهان اجتماعی و جهان عینی است. هر نظام اخلاقی در جهان فردی با انواع خاصی از نهادها در جهان اجتماعی و با جهان شناسی ها یا تصاویر خاصی از جهان عینی، تناسب و تلائم دارند. در این معنا، متناسب با جهان شناسی های دینی و دنیوی و جهان های اجتماعی دینی و دنیوی، می توان از نظام های اخلاقی دینی و دنیوی نیز یاد کرد. 
 
     تا به امروز جهان تجدد، بیشتر از جهان های اجتماعی دیگر، خود را در پهنۀ زمین بسط داده و با عبور از مرزهای محسوس و نامحسوس جهان های اجتماعی دیگر، به آسانی در دسترس همه افراد بشر قرار گرفته است. این جهان اجتماعی بیش از همه، با دو خصیصۀ هویتی «علمی» و «سکولار» شناخته می شود. این جهان، تنها یکی از جهان های اجتماعی در دسترس ما مردم ایران است که گذشتگان ما آن را نزیسته اند و تجربه نکرده اند، ولی ما آن را به ارث می بریم، پیش از ما وجود دارد و ناگزیر به آن وارد می-شویم. 
    جهان اجتماعی دیگری هست که ما به آن دسترسی داریم. جهان پایه ای که ما در آن چشم به جهان می گشاییم و اولین تصورات خود از عالم و آدم را از دالان آن به دست می آوریم. بی شک این جهان پایه، جهانی دینی است که به هیچ وجه، خود را گذشتۀ تاریخی جهان تجدد نمی پندارد که حال و آینده را به آن واگذارد. 
   امروزه این دو جهان با تمام توش و توان خود به عضوگیری مشغولند و ما مردم ایران، دسترسی های متفاوتی به این جهان های اجتماعی داریم. ایران بعد از انقلاب اسلامی، آوردگاهِ تلاقی و تعاطی این دو جهان اجتماعی است.  
 
  اگرچه استعداد اخلاق ورزی همزاد نوع بشر است، ولی در جهان های اجتماعی گوناگون، به درجات و اشکال متفاوتی، فرصت شکوفایی و بروز می یابد. دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی بنا هویت خود، اتکای یکسانی بر «نظم اخلاقی» و «نظم نهادی» ندارند. در جهان تجدد، نظم بیرونی برآمده از علوم تجربی با اخلاق همنهاد نشد و عمدتاً رونق یکی به تقلیل دیگری انجامید. انقلاب اسلامی ایران، نوید بخش جهانی است که در آن «اخلاق» و «کارآمدی» برابرنهاد یکدیگر نباشند و نظم بیرونی، کمالخواهی اخلاقی را به حاشیه نبرد. تکلیف مواجهۀ جهان های اجتماعی دینی و دنیوی را توفیق یا شکست آنها در همین پروژه تلفیق «نظم بیرونی ـ نهادی» و «نظم درونی ـ اخلاقی» تعیین خواهد کرد. 
 
    امروزه در ایران پس از انقلاب چنین وانمود می شود که جهان دنیوی تجدد، جهانی خودکفاست و جهان دینی، سپر انداخته و آخرین سنگر آن؛ یعنی اخلاق، نیز به تصرف جهان تجدد درآمده است. از سویی اخلاق دنیوی تجدد، ترویج و تبلیغ می شود و از منظر آن، ظرفیت نهادی جهان اجتماعی دینی مورد تردید قرار می-گیرد، همچنانکه این ظرفیت، از سوی دیگر با منطق نهادی جهان تجدد، انکار می شود. به عبارت دیگر، تحقق جهان اجتماعی دینی ناممکن و حتی در صورت امکان، نامطلوب نشان داده می شود. سخن از اخلاق دنیوی در میان اقشار مختلف جامعه، رواج یافته و توجه بخش هایی از نخبگان و عموم مردم به آن معطوف شده است. این پدیده، برای لایه های گوناگون جهان اجتماعی و اقشار مختلف آن دلالت ها و پیامدهای متفاوتی دارد، ولی از آنجا که متضمن استقلال اخلاق از دین است و تأثیر قابل توجهی بر سرنوشت مواجهۀ دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی دارد، وارسی آن، از مناظر مختلف، اهمیت فراوانی دارد.
   اصولاً حاصل شدن فرد و جهان اجتماعی، همان تحقق ارزش‌های دانایی، زیبایی، توانایی و دارایی  است که می توان برای آنها سه سطح حقیقی، ذهنی(آرمانی) و عینی(واقعی) ترسیم کرد.
 
   در جهان اجتماعی دینی، انسان‌ها با شناخت و اعتقاد به ارزش‌های حقیقی، آنها را به سطح آرمانی زندگی خود وارد می کنند و با عمل به آنها، این ارزش‌ها را در سطح واقعی محقق می کنند. ارزش‌ها، ورای سطوح آرمانی و واقعیِ جهان اجتماعی از هویتی حقیقی برخوردارند و همین سطحِ حقیقی، ملاک داوری، نقد و ارزیابی دو سطح دیگر است.
   در جهان اجتماعی دینی، هستی از حقیقتی یکتا و یگانه نشأت می گیرد و به آن باز می گردد. همه موجودات هویت از اویی و به سوی اویی دارند. عشق بحری آسمان بر وی کفی/ چون زلیخا در هوای یوسفی/ دور گردون ها ز موج عشق دان/ گر نبودی عشق بفسردی جهان/ ذرّه ذرّه عاشقان آن کمال/ می شتابند در علو همچون نهال/ سبَّح لِلّه هست اشتابشان/ تنقیۀ تن می کنند از بهر جان! و البته انسان در این سیر کمالی، جایگاه ویژه ای دارد.
 
  در این جهان، عالم و آدم، ظاهر و باطن یا خَلق و اَمری دارند. متناظر با سه جهان ماورایی، طبیعی و اجتماعی، انسان خود به مثابه یک جهان از سه بعد فطری، طبیعی و اجتماعی برخوردار است که اگرچه هرسه ظرفیت رشد و شکوفایی دارند، ولی در بدو تولد، ابعاد طبیعی و اجتماعی او نسبت به فطرتش، تقدم و تعین دارند. خودسازی یا شکل گیری نظام اخلاقی در انسان، همان رشد متلائم این سه، با هدف غایی شکوفایی فطری اوست. این مهم جز با تدبیر و تنظیم ابعاد طبیعی و اجتماعی در خدمت بعد فطری او رخ نمی دهد. 
 
    بدین ترتیب آدمی دو نوع خویشتنِ «تاریخی» و «حقیقی» دارد که لایه های سطحی و عمقیِ هویت او را شکل می دهند. او با تدبیر لایه های سطحی تر در خدمت لایه های عمیق تر به خودیابی(کمال) می-رسد: در زمین دیگران خانه مکن/ کار خود کن کار بیگانه مکن/ کیست بیگانه تن خاکی تو/ کز برای اوست غمناکی تو/ تا تو تن را چرب و شیرین می دهی/ گوهرجان را نیابی فربهی/ گر میان مشک، تن را جا شود/ وقت مردن گند آن پیدا شود/ مشک را بر تن مزن بر جان بمال/ مشک چبود نام پاک ذوالجلال.  
 
به کمک خودسازی، سطوحِ شناختی، عاطفی و رفتاری فرد، یگانه شده و به خودیابی می  انجامد. عمل و نظرِ فرد پیوند می خورند و با هم کمال می یابند. عمل به تکالیفی که نظر پیش می کشد، به فضیلت-هایی می انجامد که خود، کمالِ نظر را در پی دارد. از یک سو، عمل به خوبی ها، آسانتر می شود و از سوی دیگر، نظر، فرصت می-یابد به حقایق برتری دسترسی پیدا کند: حقیقت سرائی است آراسته/ هوا و هوس گرد برخاسته/ نبینی که هرجا که برخاست گرد/ نبیند نظر گرچه بیناست مرد/ تو را تا دهان باشد از حرص باز/ نیاید به گوش دل از غیب راز! 
درجهان اجتماعی دنیوی سطح حقیقی ارزش‌ها از منظرها ناپدید می-شود و آنها صرفاً دو سطح آرمانی و واقعی دارند. انسان‌ها خود، ارزش‌ها را در همین دو سطح آرمانی و واقعی، تولید و بازتولید می کنند و خارج از این دو سطح، هیچگونه هویتی ندارند. 
 
     علّامه طباطبایی در گونه شناسی خود از نظام‌های اخلاقی سه-گانۀ قرآنی، دینی و فلسفی، مدعی می شوند که فیلسوفان اگر بخواهند غایت اخلاق را در همین جهان دنیوی تعریف و تعیین کنند برای تدوین ارزش‌های اخلاقی راهی جز رجوع به خواست و ارادۀ افراد انسانی ندارند؛ به این معنا که امکان داوری عقلانی ارزش‌های اخلاقی از دست می رود و در این صورت معیار داوری فضایل و رذایل اخلاقی، چیزی جز تمایلات نفسانی انسان‌ها در زمان ها و مکان‌های گوناگون نخواهد بود. 
 
     با پدیدار شدن جهان تجدد، پیش بینی می شد این جهان دنیوی با محدود دانستن هستی به جهان مادّی و فروکاهش معرفتِ موثق به دانش تجربی، به بهای چشم پوشی از باطن عالم و آدم، سیطره بر آنها را به دست آوَرد. چنین به نظر می رسید که محتمل ترین هزینۀ بشر برای این دستاورد، نابودی اخلاق باشد. این عبارت داستایوسکی که«اگر خدا نباشد همه چیز مجاز می شود!» گویای همین نگاه بود. ولی دستاوردهای ملموس و مطبوع ، آنقدر برجسته بود که این هزینه نه تنها قابل قبول می نمود، بلکه اخلاق، مانع و پدیدۀ زائدی پنداشته می شد که نابودی آن، با کارآمدی و سودمندی  جبران می شد. این جهان به جای اینکه همّ خود را مصروف هدف دست نیافتی و بیهوده ای چون ساختن انسان‌های فضیلتمند کند تلاش می کند با ایجاد نهادهای قدرتمند ـ البته با انسان های مفیدـ به نیازهای بشر، پاسخ درخوری دهد. «وقتی نقشه نبردی بد طرح شده باشد و هدف آن نسبت به قوای موجود بسیار بزرگ و نحوۀ اجرای آن هم ناقص باشد، آن وقت است که باید سربازها بی اندازه شجاع باشند. سربازها باید با فضیلتِ شجاعتِ بی اندازه، چیزی را ممکن سازند که از حماقت اُمرا و فرماندهانشان غیرممکن شده است. داستان اخلاق هم چنین است. نان و شیر،گران است یا نایاب و دسترنجِ کار ناچیز است یا مردم بیکارند. این جاست که فقر باید با اخلاق آمیخته باشد تا فقرا دزدی نکنند.(برشت:33،1377). این جمله در مقدمه روح القوانین، نشان ترجیح نهادِ آزادی بر فردِ سقراط در اندیشه و زمانه مونتسکیو است «افلاطون خدا را شکر می کرد که در زمان سقراط به دنیا آمده است، ولی من خدا را شکر می کنم که مرا در زمانی به وجود آورده و در کشوری زندگی می کنم که آزادی فکر و قلم حکمفرماست و می توانم از این آزادی استفاده کنم»(مونتسکیو:169،1370).
 
     بر این اساس ناظران و عاملان جهان تجدد بر این نگاه بودند که دین و اخلاق در این جهان هم سرشت و هم سرنوشت اند و این دو از عرصۀ عمومی و عقلانی به موطن غیرعقلانی شان؛ یعنی زندگی خصوصی یا ناکجاآباد ملکوت پس رانده می شوند! ولی با فروکش کردن هیجان های آغاز راه، بر همه آشکار شد که هیچ جهان اجتماعی نمی تواند صرفاً به یک نظم بیرونی اکتفا کند. هر جهان اجتماعی می خواهد خود را در نهانخانۀ جان اعضایش جا دهد و ضروری و مشروع جلوه نماید. هر نظم بیرونی و ابزاری برای تداوم خود، ناگزیر به یک نظم درونی و اخلاقی متصل می شود. 
 
     بنابراین بیان شد که جهان تجدد با دین و اخلاق برخورد یکسانی ندارد و هر دو را به یک چوب نمی راند. درست است که تاکنون دین و اخلاق همخانه بوده اند، ولی لازم نیست از این پس چنین باشد. می توان بدون اینکه به باطن مورد ادعای ادیان قائل بود، اخلاق بشری را تدوین و تأمین نمود. از این رو جهان تجدد مدعی اخلاق و نظام‌های اخلاقی دنیوی شد. از این موقعیتِ جهان تجدد، تفاسیر متفاوتی وجود دارد؛ عده ای آن را نشانِ زوالِ این جهان و برخی نشانِ ظرفیت آن در آلترناتیوسازی می پندارند.
 
    دورکیم از اولین کسانی بود که علیه دو تفسیر از اخلاقِ جهان تجدد موضع گرفت. این دو تفسیر عبارت بودند از: «اخلاق علمی» و «اخلاق فایده مندی». نحلۀ اول مدعی بودند که در این جهان، به جای دین، علم، قواعد زندگی انسان‌ها را تأمین خواهد کرد و نحلۀ دوم نیز تنها اخلاق ممکن برای جهان تجدد را همان اخلاق سودمندی می  پنداشتند. دورکیم با تأکید بر ظرفیت اخلاق ورزی جهان تجدد مدعی شد که هیچکدام از این دو نحله، برداشت صحیحی از اخلاق ندارند. او ضمن تصدیق همراهی تاریخی دین و اخلاق، مدعی شد علت این همراهی، همتباری آنهاست. اخلاق و دین هر دو محصول و مخلوق پدیدۀ دیگری به نام جامعه هستند و فارغ از آن هیچگونه هویتی ندارند. اگر تاکنون، جامعه توانسته اخلاق تولید کند، چرا از این پس، از عهدۀ چنین کاری برنیاید؟ تنها تفاوت ممکن این است که جوامع متفاوت اخلاق‌های متفاوت و متناسب خود را تولید می کنند. تاکنون جوامع مکانیکی، اخلاق دینی می آفریدند از این پس جوامع ارگانیکی، اخلاق مدنی یا دنیوی پدید می آورند.  
 
       دورکیم با نقد نظریه اخلاقی کانت، به پنداشتی عاطفی از اخلاق رسید. از نظر او این پدیدۀ عاطفی تا دیروز با سازوکارهای دینی تولید می شد از این پس با سازوکارهای دنیوی پدید می آید. او در مقابل «اخلاقِ علمی» مدعی«علمِ اخلاق» یا جامعه شناسی شد. از منظر او دانش تجربیِ جامعه شناسی، داوری ارزش‌ها، تشخیص تناسب یا عدم تناسب آنها با ساخت جامعه و تجویز نسخة مطلوب را به عهده می گرفت. ادعایی که توسط ماکس وبر انکار شد. وبر داوری ارزش‌ها را از تیررس دانش های تجربی خارج می دانست. او داوری ارزش‌ها را جنگ خدایان آشتی ناپذیری می دید که از دسترس عقلانیت تجربی بیرون اند و در جهان تجدد، چاره ای جز واگذاری آنها به عاطفه و اراده افراد انسانی نمی-دید. در این جهان هرکسی در نهانخانة تنهایی خویش، بدون هیچ کورسوی عقلانی، خدا یا شیطان خود را برمی گزیند.
 
    هابرماس با پذیرش نگاه دورکیم در باب همتباری تاریخی دین و اخلاق و دنیوی شدن سازوکار تولید و تأمین اخلاق از این پس، با پنداشت عاطفی او از اخلاق همراه نشد. او، نگاه وبر دربارۀ فراتجربی بودن ارزش‌ها را پذیرفت، ولی دیدگاه او در باب قیاس-ناپذیری ارزش‌ها و واگذاری آنها به عواطف فردی را نپسندید. هابرماس ویژگی هویتی جهان تجدد را نه «عقلانیت تجربی» بلکه «عقلانیت» می داند. او تلاش نمود با تصحیح و توسعۀ برداشت وبر از عقلانیت، امکان تصویری عقلانی از ارزش‌ها را در جهان تجدد فراهم آورد. از این رو چارۀ کار را افزودن «عقلانیت ارتباطی» به عقلانیت تجربی می بیند. در جهان تجدد، «عقلانیت تجربی» عرصۀ ضروری و «عقلانیت ارتباطی» عرصۀ ارزشی جهان تجدد را شناسایی و تدبیر می کند. به زعم او، جهان تجدد، امکانِ دفاع عقلانی از ارزش‌ها را به دست می آورد و از پناه بردن به جهان‌ها ی رقیب یا فروغلتیدن در نسبیت و نیست انگاری ارزشی در امان می ماند. در این جهان سه عرصۀ طبیعت، فرد و جامعه سه نوع دانش نقدپذیر در اختیار قرار می دهند که به کمک عقلانیت تجربی و عقلانیت ارتباطی، قابل شناخت و داوری اند. بدین  ترتیب جهان تجدد نه تنها اخلاق و ارزش‌های انسانی را پاس می دارد حتی ظرفیت مواجهه با بازگشت مجدد دین به عرصۀ عمومی زندگی را نیز پیدا می کند. اگر دین، مرجعیت عقلانیت تجربی را در شناخت هست  ها و مرجعیت عقلانیت ارتباطی را در عرصۀ ارزش‌ها بپذیرد جهان تجدد، مشکلی با آن ندارد.
 
    هابرماس عقلانیت را از فیلسوفان و ذهن به جامعه شناسان و زیست جهان منتقل می کند و از امکان داوری عقلانی ارزش‌ها سخن می-گوید. او برای ارزش‌ها، هویتی ورای زندگی انسان‌ها قائل نیست با این حال داوری عقلانی و جهانشمول آنها را ممکن می بیند. ارزش‌ها به میزانی که دریک گفت‌و‌گوی آرمانی تأیید شوند عقلانی-اند. آنها فراورده ای انسانی اند و به میزانی که تعمیم پذیر یا مورد توافق افراد انسانی باشند عقلانی اند و از تاریکی به روشنایی می گرایند. هابرماس برخلاف ادیان و فیلسوفان اخلاق کلاسیک، مجموعه ارزش‌های معین و مشخصی را پیشنهاد نمی کند، بلکه به زعم خویش روش عقلانی تولید، تداوم و تغییر ارزش‌ها را به دست می دهد. به عبارتی نوعی فلسفه ارزش ها ارائه می کند که همانند دستاورد سایر فیلسوفان اخلاقِ مدرن، نقصان «صوری بودن» را به همراه دارد. چون در این جهان پدیداری هر چیز صلب و سختی دود می شود و به هوا می رود! چاره ای جز پناه بردن به صورت های توخالی باقی نمی ماند. توفیق یا شکست هابرماس مطمح نظر نیست بلکه، تأکید بر امتناع راهی است که جهان دنیوی تجدد برای دفاع عقلانی از ارزش‌های اخلاقی، پیش رو دارد.  
 
در این جهان دنیوی، فرد انسانی در اثر تعامل دو جهان طبیعی و جهان اجتماعی به دست می آید و بدون اینکه حقیقتی بیرون از این دو جهان داشته باشد باید، هویتی کاهش ناپذیر به این دو به دست آورد. او باید در قبال این دو جهان، موجودی آگاه، باارزش و بااراده گردد. سطح و عمق انسان در همین جهان پدیداری قرار دارند و صرفاً هویتی تاریخی( در برابرحقیقی) دارد که از دیالکتیک عوامل طبیعی و اجتماعی به دست می آید. در این جهان اجتماعی برای عالم و آدم، «کمالی» قابل تصور نیست که در قالب آن، شکوفایی اخلاق، قابل انتظار باشد.
 
   انسان امروزی بنا به فطرت و تجربۀ تاریخی خود، تلفیق توان نهادی و کمال اخلاقی را مطالبه می کند. جهان تجدد، چنین آرمانی را در بستری دنیوی جستجو می کند و انقلاب اسلامی ایران این آرمان را در جهانی دینی دنبال می کند. نهاد علم تجربی و دانشگاه در ایران، یکی از مهم ترین عرصه های مواجهۀ دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی  است. علم تجربی و دانشگاه در مقام یک نهاد فرهنگیِ تخصصی که مسئولیت تولید دانش و افراد مورد نیاز سایر نهادهای جامعه را به عهده دارد ممر مناسبی برای ردیابی وضعیت پروژه تلفیق نظم بیرونی و درونی در ایران پس از انقلاب اسلامی است. «نخبگان علمی» از گروه های مهم و اثرگذاری هستند که انتظار می رود با لایه های عمیق تر جهان‌های  اجتماعی دینی و دنیوی در ارتباط  باشند و خود در مقام تولیدکننده و مصرف-کننده، در یکی از این جهان‌ها ، عضویت یابند و به میزان تأثیر و نفوذ خود در دیگران در بازتولید این جهان‌های اجتماعی ایفای نقش کنند. نخبگان علمی کشور بیشترین تأثیر تربیتی را از علم تجربی می پذیرند. پژوهش حاضر بازنمود درونی و اخلاقی این اثرپذیری را واررسی می کند و این پرسش مهم را پی می گیرد که نهاد علم تجربی و دانشگاه کانال ارتباط نخبگان علمی با کدام-یک از جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی و ممر بازتولید کدام یک از نظام‌های اخلاقی دینی و دنیوی اند؟  
 
   نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نهاد علم و دانشگاه، بیش از آنکه ممر تولید نظام‌های اخلاقی دینی و بازتولید جهان اجتماعی دینی باشد کانال بازتولید جهان اجتماعی دنیوی است. بازتولید نظام‌های اخلاقی دینی در میان نخبگان علمی بیشتر محصول مشارکت آنها در سایر نهادها به ویژه خانواده است. علاوه براین، پایندی عملی نخبگان علمی به اخلاق در حد پایینی برآورد  شده است که برای تدقیق و توسعۀ نتایج آن، پژوهش های تکمیلی از مناظر و در سطوح متفاوت ضروری است. 
 
   شواهد موجود نشان می دهد که نهاد علم تجربی و دانشگاه، در کشاکش دو جهان اجتماعی دینی و دنیوی، ظرفیت و توان لازم برای پیشبرد آرمانِ تلفیق کارآمدی نهادی و کمال خواهی اخلاقی را ندارد. با توجه به جایگاه و سهم این نهاد فرهنگی در تربیت نخبگان و عموم مردم جامعه، چاره اندیشی برای آن از ضروری ترین نیازهای فرهنگی و تمدنی ماست!       
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
فهرست

عوامل جامعه شناختی مؤثر بر نظام اخلاقی نخبگان علمی

فصل اول/کلیات 2
1-1- طرح مسئله و بیان پرسش های پژوهش 3
1-2- اهداف پژوهش 7
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع 8
1-4-پیشینه پژوهش 9
 
فصل دوم/ مبانی نظری 2
2-2- نظریه های فلسفی 22

2-2-1- گونه شناسی نظام‌های اخلاقی 23

2-2-1-1- پیامدگرایی 27
2-2-1-2- وظیفه گرایی 34
2-2-1-3- فضیلت گرایی 40
2-2- 2-گونه شناسی برگزیده 47
2-3-  نظریه های علمی 50
2-3-1- نظریه های روانشناسی 52
2-3-1-1- عوامل زیستی(طبیعت و ارگانیسم) 52
2-3-1-1-1-  ارتباط با طبیعت و رشد اخلاقی 52
2-3-1-1-2-  خاستگاه های زیستی رفتارهای اخلاقی 56
2-3-1-1-3- ارتباط متقابل زیستی 60
2-3- 1- 2-  عوامل ذهنی 62
2-3- 1- 2-  1-  رویکرد شناختی 62
2-3- 1- 2-  2- نظریۀ قلمرویی 68
2-3- 1- 3-   عوامل اجتماعی 72
2-3- 1- 3-1-  نظریه درونی سازی و رشد عاطفی وجدان 72
2-3- 1- 3-2-  نظریه درونی سازی و رشد شناختی وجدان 83
2-3- 1- 4- جمعبندی نظریه های روانشناسی رشد اخلاقی 86
2-3-2- نظریه های جامعه شناسی 88
2-3-2- 1- عاطفه گرایی 89
2-3-2-1-1-اخلاق به مثابه امر قدسی 89
2-3-2-1-2- اخلاق، مرز میان کنش های عقلانی و غیر عقلانی 100
2-3-2-1-3- اخلاق به مثابه عاطفه تعمیم یافته 110
2-3-3- 2- منفعت گرایی(مادی معیشتی) 118
2-3-3- 3- عقل گرایی 129
2-3-3- جمعبندی نظریه های علمی اخلاق 144
2-3-3- 1-  دیالکتیک جهان اجتماعی 149
2-3-3- 1-1-  قلمرو نهادی جهان اجتماعی 150
2-3-3- 1 - 2-  قلمرو نمادی جهان اجتماعی 154
2-3-3- 1 – 3-  قلمرو فردی جهان اجتماعی 156

2-3-4- خلاصه  نظریه های علمی اخلاق 161

2-3-5- چارچوب نظری 166
2-3-5- 1-  مدل نظری 189
2-3-5- 2-  فرضیات پژوهش 190
 
فصل سوم / روش تحقیق 193
3-1- موضوع و چگونگی سنجش 194
3- 1- 1- متغیر وابسته 194
3- 1- 1- 1- انواع نظام اخلاقی 195
3- 1- 1- 2- شاخص نظام اخلاقی قدسی ـ دنیوی 201
3- 1- 1- 3- شاخص اخلاق عملی 201
3- 1- 2- متغیرهای مستقل 202
3- 1- 2- 1- دسترسی خانوادۀ فرد به جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی 202
3- 1- 2- 1- 1-  دسترسی خانوادۀ فرد به جهان اجتماعی دینی 202
3- 1- 2- 1- 2-  دسترسی خانوادۀ فرد به جهان اجتماعی دنیوی 203
3- 1- 2- 1- 3-  اثرپذیری فرد از خانواده 204
3- 1- 2- 2- دسترسی خانوادۀ فرد به جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی 204
3- 1- 2- 2-1-  دسترسی فرد به جهان اجتماعی دنیوی(از کانال نهاد علم و دانشگاه) 204
3- 1- 2- 2- 2-  دسترسی فرد به جهان اجتماعی دینی 204
3- 1- 2- 2- 3-  اثرپذیری از نهاد علم و دانشگاه 205
3- 1- 2- 3- تمایلات زیستی ـ روانی فرد 205
3- 2-  جمع آوری داده ها 210
3- 3-  روایی و پایایی مقیاس های سنجش 214
3-4- تحلیل داده ها 216
 
فصل چهارم /تجزیه و تحلیل داده های تحقیق 218
4-1- توصیف متغیرهای مستقل 218
4-1-1- متغیرهای فردی 218
4-1-2-  متغیرهای خانوادگی 221
4-1-2-1-  جایگاه خانواده فرد در جهان اجتماعی دینی 221
4-1-2-2 - میزان ارتباط خانواده فرد با جهان اجتماعی دنیوی 224
4-1-2-3- میزان اثر پذیری فرد از خانواده 227
4-1-3-  متغیرهای مربوط به نهاد علم و دانشگاه 228
4-1-3-1- میزان و نوع مشارکت فرد در نهاد علم و دانشگاه 228
4-1-3-3- میزان اثرپذیری از نهاد علم و دانشگاه 237
4-2-  توصیف متغیرهای وابسته 239
4-2-1- نظام اخلاقی: «اخلاق نظری» 239
4-2-1-1-نظام‌های اخلاقی پنجگانه 239
4-2-1-2- نظام‌های اخلاقی قدسی و دنیوی 242
4-2-1– 3-پایبندی اخلاقی: اخلاق عملی 243
4-3- فرضیات تحقیق 244
4-3-1- رابطه ویژگی های زیستی ـ روانی و نوع نظام اخلاقی افراد 244
4-3-2- رابطۀ دسترسی خانواده ها به جهان اجتماعی دینی و نوع نظام اخلاقی افراد 247
4-3-3- رابطۀ دسترسی خانواده ها به جهان اجتماعی دنیوی و نوع نظام اخلاقی افراد 253
4-3-4- رابطۀ دسترسی افراد به جهان اجتماعی دنیوی و نوع نظام اخلاقی آنها 256
4-3-5- رابطۀ دسترسی افراد به جهان اجتماعی دینی و نوع نظام اخلاقی آنها 259
4-3-6- رابطۀ اثرپذیری افراد از نهاد علم و دانشگاه و نوع نظام اخلاقی آنها 261
4-3-7- رابطۀ میزان دسترسی خانواده به جهان اجتماعی دینی و اثرپذیری از مشارکت در نهاد علم 264
 
فصل پنجم /جمعبندی و نتیجه گیری 267
5-1-جمعبندی 267
5-5-1- توصیف ویژگی های جمعیت نمونه 270
5-5-2- آزمون فرضیات 275
5-2- نتیجه گیری 280
5-3- پیشنهادات 288
5-4- محدودیت های پژوهش 292
فصل ششم/ضمائم 293
6-1- فهرست منابع 293
6-2-  پرسشنامه پژوهش 299
 
 
 
فهرست جداول
1-4- معدل پاسخگویان برحسب مقاطع تحصیلی 219
2-4-  توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای فردی 220
3-4-  توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای خانوادگی 224
3-4-  ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب ویژگیهای خانوادگی
4-4-  توزیع پاسخگویان برحسب تحصیلات والدین 225
5-4- توزیع پاسخگویان برحسب شغل والدین 225
6-4- توزیع پاسخگویان برحسب محل سکونت خانواده 226
7-4-  توزیع پاسخگویان برحسب تعامل خانواده با جهان دنیوی 227
8-4- توزیع پاسخگویان برحسب میزان تعلق خانوادگی 228
9-4- توزیع پاسخگویان برحسب عرصه فعالیت علمی 229
10-4-  توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه 233
10-4- ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه
10--4 ادامه جدول توزیع پاسخگویان برحسب نوع و میزان مشارکت آنها در نهاد علم و دانشگاه 233
11- 4- توزیع پاسخگویان برحسب محل تحصیلات دانشگاهی 234
12-4- توزیع پاسخگویان برحسب میزان تعامل با جهان اجتماعی دینی از دالان نهاد علم و دانشگاه 236
13-4 - توزیع پاسخگویان برحسب شیوههای کسب شناختهای دینی 236
14-4-  توزیع پاسخگویان برحسب پنداشت از علم تجربی 237
15-4- توزیع پاسخگویان برحسب  میزان اثر پذیری از نهاد علم و دانشگاه 239
16-4- توزیع پاسخگویان برحسب دلایل و انگیزههای اخلاقی پنجگانه 242
17-4- توزیع پاسخگویان برحسب شاخص نظام اخلاقی قدسی ـ دنیوی 243
18-4- توزیع پاسخگویان برحسب پایبندی عملی به ارزش‌های اخلاقی 244
19-4- رابطۀ دینداری والدین و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 247
20-4- رابطۀ روابط خویشاوندی و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 248
21-4- رابطۀ حجم خانواده و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 249
22-4- رابطۀ انسجام خانواده و شاخص نظام اخلاقی دنیوی ـ قدسی 250
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

اصول اخلاقی معاصر در روزنامه نگاری و بررسی نمونه های جهانی آیین نامه های اخلاقی

اصول اخلاقی معاصر در روزنامه نگاری و بررسی نمونه های جهانی آیین نامه های اخلاقی

اخلاق ستون دین و خیمة اجتماع است، هیچ جامعه نمی تواند در صلح و آبادانی زندگی نماید، جز آنکه حکمرانان و مردمان آن به ارزش های اخلاقی پایبند باشند


مشخصات فایل
تعداد صفحات480
حجم0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلیdoc
دسته بندیرسانه و علوم ارتباطات

توضیحات کامل

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته رسانه و علوم ارتباطات

اصول اخلاقی معاصر در روزنامه نگاری و بررسی نمونه های جهانی آیین نامه های اخلاقی

 
مقدمه : 
با آنکه جوامع انسانی اختلافاتی بر سر مذهب و عقیده دارند، در برخی از ارزش ها مشترکند. شاید بتوان گفت این ارزش ها وجه مشترک همه انسان هاست؛ وجهی که امکان می دهد انسان، انسان باقی مانده و بتواند با همدیگر زندگی نماید. اخلاقیات هستة این ارزش هاست. هر چند فلسفة اخلاق همه جوامع همانند نبوده و هر مکتب بر اساس فلسفة عام خود دارای مبانی خاصی برای اخلاق است، اما برخی ارزش ها تقریبا در همه نقاط جهان و برای هر جامعة مذهبی یا غیر مذهبی، ایدیولوژیک یا غیر ایدیولوژیک، توسعه یافته یا توسعه نیافته- مشترکند و همگان در مقام نظر و عمل به آن احترام می گذارند چنانچه، عدالت (در معنای وسیع آن)، امانت، مهرورزی، راستگویی، درستکاری، همنوع دوستی و ... از جمله این ارزش های اخلاقی مشترک بین تمام ملل جهان است.
 
 اخلاق ستون دین و خیمة اجتماع است، هیچ جامعه نمی تواند در صلح و آبادانی زندگی نماید، جز آنکه حکمرانان و مردمان آن به ارزش های اخلاقی پایبند باشند. دین برای استمرار یک جامعه ضروریست؛ اما تاریخ نمونه های متعددی از جوامع غیردینی را نشان داده است، چنانکه سخنی از حضرت علی(ع) است که می گوید: (حکومت با کفر باقی می ماند، اما با ظلم باقی نمی ماند)، پس جامعة بدون ایدیولوژی شاید حتا بهتر از دیگر جوامع از امنیت و آبادانی برخوردار باشد، اما بدون اخلاق نمی توان مانع فروپاشی اجتماعی و سیاسی شد.
متون آموزشی مربوط به ارتباط تجاری و فنی عموماً رویکرد اصول گرا به موضوع دارند؛ ولی در متون آموزش دهندة ارتباطات میان فردی نگاهی غیر اصول گرا یا نسبی گرا به اخلاق ارتباطی دیده می‌شود.
دخالت عوامل اجتماعی (یعنی سیاست و اقتصاد و فرهنگ) و عوامل آموزشی و حرفه‌ای در نگاهی به اصول و موازین اخلاقی ارتباطات، رسانه‌ها و به طور خاص روزنامه‌ها به خوبی اهمیت و پیچیدگی، در یافتن پاسخ به پرسشهای مطرح شده در ابتدای این نوشته را نشان می‌دهد. در یک نکته، جهت گیری اخلاقی در فعالیت  ژورنالیزم تابع دیدگاه‌ها و ایدیولوژی‌های جوامع مختلف و مواد، مراکز و نحوة آموزش اصول اخلاقی در کار ارتباطات است. فعالیت در عرصة ژورنالیزم، به عنوان یک حرفه، مسایل اخلاقی بسیاری را بر می‏انگیزد، اما اینکه اخلاق در ارتباطات چه موضوعاتی را تحت پوشش می‏دهد؟ بهتر است به دید عمیق پاسخی را به این پرسش تهیه کرد.
 
 این موضوعات متعدد هستند و ممکن است بر سر آنها در میان کارشناسان و صاحب نظران این حوزه و در کتابها و مقالات منتشر شده راجع به موضوع، توافق کامل وجود نداشته باشد؛ ولی مواردی که اهمیت بیشتری داشته و بیشتر از پیش  مورد بحث قرار گرفته اند، عبارتند از؛ کنترول و نظارت مستقیم و غیرمستقیم بر انتشار خبر و اطلاعات، تضاد حقیقت با سایر موضوعات، همگونی و ناهمگونی اصول اخلاقی با قانون؛ البته هر یک از‏این عناوین، موضوعات فرعی دیگری را در بر می‌گیرد و به قدری گسترده و پیچیده است که می‏شود در بارة هر یک چندین کتاب نوشت.
 
منظور از کنترول و نظارت مستقیم و غیرمستقیم بر انتشار خبر و اطلاعات، جلوگیری از انتشار خبر و یا مواخذه، تهدید و تطمیع رسانه ها و ژورنالیستان پس از انتشار خبر به منظور اصلاح مطالب منتشر شده، عذرخواهی اجباری رسانه و ژورنالیستان شده، چاپ اجباری پاسخ مطالب منتشر شده و یا خط‌دهی به رسانه برای آینده و قبول خودسانسوری است. این کنترول و نظارت ممکن است از ناحیة دولت و سازمان‌های وابسته، شرکت‌های اقتصادی قدرتمند و یا احزاب و گروه‌های فشار صورت گیرد.اگر چه حقیقت و گفتن حقیقت به خودی خود و صرف نظر از سایر عوامل بسیار ارزشمند است و می‌تواند شعار روز ژورنالیستان باشد، ولی همین ارزش ممکن است با سایر ارزش‌های اجتماعی و حرفه‌ای تعارض پیدا کند و انتخاب یکی از آنها یک مسالة اخلاقی را آشکار کند. گفتن حقیقت ممکن است با منفعت و مصلحت عمومی، تاثیر اصلاحی آن، حفظ حریم خصوصی، و احترام به سلیقه و ذایقة فرهنگی خوانندگان تضاد داشته باشد.
 
 
 
کلمات کلیدی:

اخلاق رسانه ای

اصول اخلاقی روزنامه نگاری

جرایم مطبوعاتی و رسانه ای

نمونه های جهانی آیین نامه های اخلاقی

 
 
 
هدف تحقیق:
توجه به اخلاق در رسانه ها یا اخلاقیات ویژة رسانه ها را جدیت می بخشند. توجه به لوازم و تبعات موادی که در رسانه ها عرضه می‏شوند (خشونت و جرم) ایجاد فضای پر از تفاهم میان کارشناسان و صاحب نظران و نیز کارگزاران و مردم، همچنین رعایت برخی حریم ها (حریم حقوق فردی و شأن و منزلت افراد) هیچ یک بدون اخلاق قابل تحقق نیستند. حتا اگر قوانین رسانه ها به اندازةکافی گویا باشند، رعایت برخی از اصول اخلاقی توسط رسانه ها همچنان ضرورت دارد. نه حقوق می‏تواند جای اخلاق را بگیرد و نه اخلاق قادر است بر جایگاه حقوق بنشیند.
 
 این دو مکمل یکدیگرند. نظام حقوقی معمولاً پس از وقوع جرم دخالت می‏کند و پیش از آن نقش اخطار دهنده دارد، ولی اخلاق به صورت یک نیروی ارادی و خود آگاه در درون خود افراد عمل می‏کند.روی این مسأله که رسانه‏ها چطور می‏توانند در نشر وپخش برنامه و نشر ستون های اخباری و روزنامه‏ای اخلاقی عمل کنند لازم دیده شد تا پایان نامه ای را در مورد اصول اخلاقی ارتباطات به گونة تحقیقی رویدست گیرم که بی گمان هدف محوری این اثر برملا ساختن و شناختاندن اصولی است که ژورنالیستان را در عرصة فعالیت های شان به وجه احسن یاری رساند.  
حقوق رسانه‌ها دیگر اصطلاحی ناشناخته نیست.
 
 ژورنالیستان و همه کسانی که در سایر انواع رسانه‌ها به فعالیت حرفه‌ای مشغول هستند، پذیرفته‌اند که باید در چارچوب ضوابطی حرکت کنند که قانونگذاران ترسیم کرده‌اند، اما هنوز هم «اخلاق رسانه‌ها» اصطلاحی است برای برخی ناشناخته و حتا تعجب‌آمیز. مفهوم اصول اخلاق رسانه‌ ها مقصود از اصول اخلاق رسانه‌ها مجموعه قواعدی است که باید دست‌اندرکاران رسانه‌ها داوطلبانه و براساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفه‌ای رعایت کنند؛ بدون آن‌که الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف دچار مجازاتهای قانونی گردند. 
 
 
 
 
فهرست مطالب
مقدمه : 7
هدف تحقیقResearch Target: 15
اهمیت تحقیق :Research Importance 16
طرح مسألهFeature Problem: 19
چارچوب نظری تحقیق:Frame Work Of Research : 20
محدود یت های تحقیق Research Limitation : 21
 

فصل نخست:مفاهیم کلیدی پژوهش Key Points of Research 24

عرف چیست؟ قانون کدامست؟ What is Tradition & which is Law? 32
عرف چیست؟What is Tradition? 32
رابطه بین قانون و عرف: Relation between Law & Tradition 34
از عرف اخلاقی تا اخلاق عرفی: 36
نسبت بین عرف و اخلاق چیست؟ What is the relation between Tradition and Ethics? 37
رویة قضایی:Jurisprudence 38
نظم اجتماعی: Public Order 42
 

فصل دوم:نگاه گذرا به اخلاق حرفه ای و حرفه ژورنالیزم 55

اخلاق کاری و ابعاد آن: 56
تعهد و تعهد کاری: 57
ژورنالیزم Journalism: 58
ژورنالیزم شغل است یا حرفه؟ 58
راهکارهای حرفه‏ای شدن ژورنالیست 61
عناصر متشکله تعریف قانونی ژورنالیست 66
ژورنالیست حرفه‏ای از دیدگاه برخی از کشورها 72
هندوستان: 74
بنگلادش: 74
الجزایر: 75
سوریه: 75
ایران 76
افغانستان: 77
آیا ژورنالیزم، حرفه‌ی خاص است؟ 77
الف. وظایف فنی ژورنالیستان 78
اصول ۹ گانه ژورنالیزم 82
اساس تحقیق موسسه «پیو» به 82
اخلاق و اصول اخلاقی 87
 

فصل سوم:تاریخچه و پس منظراخلاق رسانه ای 95

رسانه ها و اخلاق 98
روابط دو سویه رسانه و اخلاق 102
دامنة تأثیر اخلاق رسانه‏ای 103
رابطه حقوق و اخلاق 106
ویژگیهای قاعدة حقوقی 108
تفاوت دستورهای حقوقی و اخلاقی 109
تفکیک مرز حقوق و اخلاق 113
اخلاق رسانه‏ای در روند دموکراسی 117
 

فصل چهارم:اصطلاحات ویژة اخلاق در ژورنالیزم 126

پیشقدم یا منصف؟ 126
انصاف، صراحت و شفافیت: Fairplay,Clarity,Transparency 128
صداقت:Vericity 129
ممنوعیت پخش:Broadcast Prohabition 130
حریم خصوصی و حق دسترسی آزادانه به اطلاعات 131
تعریف حریم خصوصی Private Domain : 131
2. قلمرو و حوزه‌های‌ حریم‌ خصوصی‌: Private Domain : 142
3. حریم خصوصی اطلاعاتی 142
4. تهدیدها علیه حریم خصوصی 144
روتن‌برگ سه ویژگی تکنالوژی در قلمرو نظارت را چنین بر می شمارد: 144
حرمت حریم خصوصی افراد Veneration private domain: 162
تعارض «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» و «حریم خصوصی» 164
حق پاسخگوی Rights of Response 170
حق امتناعRights of Deny : 172
ثبت مخفیانه Recording : 173
ناشناس ماندن Being unknown : 175
تعهدات شخصی : Personal treaties 180
فعالیت های غیرقابل قبول شامل موارد زیر است: 181
دنیای سیاست:Politices World 182
فاصله گرفتن Impassiveness : 186
فشارهای تجارتی Commercial Stress: 187
شجاعت و شرافت حرفه‏ای خبرنگار Journalist Professional Daring: 188
افترا چیست؟What is Lible 195
در قانون رسانه ها نیز نشر مطالب ذیل منع شده است: 198
انواع افترا Kind of Lible : 201
دفاع در برابر اتهام افتراDefence against 202
انتقاد سالم و سازنده: 206
اجتناب از نشر مطالب مستهجن: 207
رسانه های زرد چیست؟ 210
 

فصل پنجم :اخلاق و اطلاعات 217

انترنت،اطلاع رسانی و اخلاق گرایی 222
اهمیت اخلاق در رسانه ها 225
ضرورت رعایت اخلاق در ژورنالیزم 227
وظایف اخلاقی، و اخلاق ژورنالیزم 229
بایدها و نبایدهای اخلاقی 230
ج – چالش ها و آسیب های اخلاقی: 245
2. نقش ارزش ها و جهت گیری های رسانه در گزینش اخبار: 246
3. نقش عامل قدرت و ثروت در خبررسانی: 246
4. عدم اشتغال ورزی ژورنالیستان در رسانه ها: 248
6. جعل هویت در گرفتن اطلاعات: 250
9. سوء استفاده از اطلاعات جرایم جنسی: 251
اخلاق عکاسیِ خبری جدید در قالب یک مثال 265
نهاد ماده 19Article 19 Foundation 274
مدلی برای قانون آزادی اطلاعات 274
فصل اول: تعاریف و هدف 279
فصل دوم: حق دسترسی به اطلاعات نزد نهادهای عمومی و خصوصی 281
فصل چهارم:استثناها 295
فصل پنجم:«مقام عالی اطلاع‌رسانی» 300
فصل ششم: اجرای قانون توسط «مقام عالی اطلاع‌رسانی» 304
فصل هفتم: هشداردهندگان 309
فصل هشتم: مسؤولیت مدنی و جنایی 310

 

فصل ششم:پیشینه و نمونه های جهانی نظامنامه های اخلاقی 315

لزوم دید تدوین اصول اخلاق حرفه ای خبرنگاری 320
اخلاق و انتظارات اجتماعی در کلی ترین حالت خود شامل چهار ارزش زیر می‏شود: 323
1 - صداقت و راستگویی 323
2 - انصاف و برابری 323
3 - امانت داری 323
4 - وفاداری و احساس مسؤولیت اجتماعی. 323
پدیدة اخلاقی 324
1. قضاوت اخلاقی 324
2.    عاطفه اخلاقی 324
3.   اراده و اختیار اخلاقی. 324
اصل اول- حق مردم در دستیابی به اطلاعات: 325
اصل دوم- ژورنالیست باید خود را وقف حقیقت نماید. 326
اصل سوم- مسؤولیت اجتماعی ژورنالیست: 327
اصل چهارم- شرافت حرفه‏ای ژورنالیست: 327
اصل پنجم- دسترسی همگانی و مشارکت: 327
اصل ششم- احترام به حریم خصوصی و حیثیت انسانی: 327
اصل هفتم- احترام به منافع عمومی: 328
اصل هشتم- احترام به ارزشهای جهانی و متنوع فرهنگها: 328
اصل نهم-محو جنگ و سایر مصایب فراروی بشر: 328
اصل دهم- برپایی نظم اطلاعاتی و ارتباطی نوین جهانی: 329
اصل طرفداری از استبداد: 330
اصل طرفداری از آزادی: 331
 

فصل هفتم:کدهای جهانی اخلاق ژورنالیزم مشکلات، محدودیت‌ها و پیشنهادها 334

کدهای جهانی اخلاق ژورنالیزم و ارتباطات 337
پیش نویس سند میثاق اصول اخلاقی حرفة‎ ‎ژورنالیزم 349
حقوق و‎ ‎امتیازهای ژورنالیزم 351
مسؤولیت اجتماعی خبرنگار 357
اصول اخلاقی ژورنالیستان و رسانه های افغاانستان (طرح ) 359
 

فصل هشتم:جرایم رسانه‏ای 373

جرم مطبوعاتی چیست؟ 377
الف-تعریف عام جرم مطبوعاتی: 377
ب. تعریف جرم مطبوعاتی: 378
آیا در جرایم مطبوعاتی علاوه‌ بر مدیر مسؤول، نویسنده‌ وژورنالیست هم‌ مسؤولیتی دارند؟ 380
آزادى مطبوعات، جرایم و تخطی های  مطبوعاتى 383
منموعیت نشر مطالب از طریق وسایل علنی در قانون جزای افغانستان 386
رسانه ها عامل مسایل جرمی 392
سانسور چیست؟ 407
کاپی رایت چیست؟ 408
قانون رسانه های کشور مصوب  اسد 1388 411
ماده سیزدهم:رسانه برقی عامه: رادیو تلویزیون ملی افغانستان: 418
مقایسه قانون رسانه های 1388 با قانون پیشین 433
افزایش مواد 434
دریافت و بررسی تقاضاها برای تاسیس رسانه ها 438
رادیو و تلویزیون ملی: 438
فقرات افزودی در بخش نشرات ممنوعه: 439
معاهده جهانی حق تقلید 1952 442
تصمیم نامه مربوط به ماده یازدهم: 469
نتیجه: 471
پیشنهادها: 476
منابع: 480
 
 
 

توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود